جدول جو
جدول جو

معنی نخزین - جستجوی لغت در جدول جو

نخزین
(نَ خُ)
نخستین. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). اولین. رجوع به نخز و نخری شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نُ)
بزغاله. نخراس. نخزار. (ناظم الاطباء). نخزار. (شعوری)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نُو)
کرّه ای که تازه بر آن زین نهاده باشند. (یادداشت مؤلف) :
بسا حصن بلندا که می گشاد
بسا کرۀ نوزین که بشکنید.
رودکی
لغت نامه دهخدا
(خَ)
گوشت بوی گرفته و متغیر شده. (منتهی الارب) (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خزین
تصویر خزین
اندوخته، گوشت بوی گرفته
فرهنگ لغت هوشیار
نقش دار، منقوشنمد نقش دار
فرهنگ گویش مازندرانی