جدول جو
جدول جو

معنی نجبی - جستجوی لغت در جدول جو

نجبی
(نَ جَ)
منسوب به نجب، سقاء نجبی، مشک پیراسته به پوست درخت یا به پوست تنه طلح. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مشک دباغی شده با نجب یا با پوست تنه طلح. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نجیب
تصویر نجیب
(پسرانه)
شریف، اصیل، عفیف، پاکدامن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جنبی
تصویر جنبی
کناری، پهلویی، کنایه از فرعی، غیراصلی، جانبی مثلاً فعالیت های جنبی نمایشگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نجیب
تصویر نجیب
اصیل، شریف، خوش گوهر، گرامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
دارای روند مقبول، دارای نسبیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
مربوط به نسب، مقابل سببی، دارای قرابت و خویشاوندی مستقیم از طریق پدر و مادر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نجسی
تصویر نجسی
در تازی نیامده ریمنکی چرکینی ریمناکی پلیدی
فرهنگ لغت هوشیار
اهل نوبه از مردم نوبه: مجاهد میگوید که لقمان بنده ای بود نوبی گوشهایش سوراخ کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجبا
تصویر نجبا
مردمان نجیب و اصیل و بزرگوار و گرامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجبه
تصویر نجبه
گرامی گوهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجدی
تصویر نجدی
نجدی در فارسی وابسته به نجد منسوب به نجد: ساکن نجد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
قرابت و خویشاوندی مستقیم و پدر مادری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجفی
تصویر نجفی
منسوب به نجف اهل نجف
فرهنگ لغت هوشیار
نجوا در فارسی راز و نیاز، دندش دندنه شرفاک (این واژه در صحاح الفرس برابر با آواز پای مردم آمده و گواه این سروده ابوشکوراست توانگر به نزدیک زن خفته بود زن از خواب شرفاک مردم شنود. در برداشت برهان این واژه که شرفاک نیز خوانده می شود برابر است با: هر صدای آهسته عموما و صدای پای مردم خصوصا)، راز، همراز، ماده خر سرگوشی زیرگوشی، نهفتن آفات ازاطلاع غیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجیب
تصویر نجیب
اصیل، گرامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نابی
تصویر نابی
گریخته، فربه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
((نَ سَ))
منسوب به نسب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجسی
تصویر نجسی
((نَ جِ))
مدفوع انسان، کنایه از مشروبات الکلی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجبا
تصویر نجبا
((نُ جَ))
جمع نجیب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجیب
تصویر نجیب
((نَ))
شریف، بزرگ زاده، جمع نجباء
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجیب
تصویر نجیب
آزاده، بزرگوار، پاکزاد، نیک نهاد، پاک نهاد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
کمابیش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نابی
تصویر نابی
خلوص
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
Relative
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نجیب
تصویر نجیب
Noble
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
relativo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نجیب
تصویر نجیب
nobre
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
relativo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
względny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نجیب
تصویر نجیب
szlachetny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نجیب
تصویر نجیب
благородный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
относительный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نجیب
تصویر نجیب
благородний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نسبی
تصویر نسبی
відносний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نجیب
تصویر نجیب
edel
دیکشنری فارسی به هلندی