جمع واژۀ نجیبه. (از اقرب الموارد). رجوع به نجیبه شود، جمع واژۀ نجیب، که بمعنی شتر گزیده. (از غیاث اللغات از منتخب اللغات و صراح و سروری) (آنندراج) (از منتهی الارب). رجوع به نجیب شود: چو آواز رعد از سحاب بهاری فتاده به ره بر غطیط نجائب. حسن متکلم. ، نجائب القرآن، افضله و محضه (از اقرب الموارد) ، افضلتر و خالص ترین آن. (منتهی الارب)
جَمعِ واژۀ نجیبه. (از اقرب الموارد). رجوع به نجیبه شود، جَمعِ واژۀ نجیب، که بمعنی شتر گزیده. (از غیاث اللغات از منتخب اللغات و صراح و سروری) (آنندراج) (از منتهی الارب). رجوع به نجیب شود: چو آواز رعد از سحاب بهاری فتاده به ره بر غطیط نجائب. حسن متکلم. ، نجائب القرآن، افضله و محضه (از اقرب الموارد) ، افضلتر و خالص ترین آن. (منتهی الارب)