قرص رائج خواه از زر باشد خواه از نقره یا مس. (غیاث اللغات) (آنندراج) (از فرهنگ فارسی معین). برگه ای از هر فلزی و ورق طلا و ورق نقره و پول رایج و قسمی از سکه. (ناظم الاطباء). مقداری از زر و سیم باشدبه اصطلاح هر جایی... (انجمن آرا) : معبر گفت دو تنکه بده تا تعبیر آن بگویم. (منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلین ص 125). رجوع به دزی ج 1 ص 153 شود
قرص رائج خواه از زر باشد خواه از نقره یا مس. (غیاث اللغات) (آنندراج) (از فرهنگ فارسی معین). برگه ای از هر فلزی و ورق طلا و ورق نقره و پول رایج و قسمی از سکه. (ناظم الاطباء). مقداری از زر و سیم باشدبه اصطلاح هر جایی... (انجمن آرا) : معبر گفت دو تنکه بده تا تعبیر آن بگویم. (منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلین ص 125). رجوع به دزی ج 1 ص 153 شود
تنبان چرمی که تا سر زانو باشد، وقت کشتی گرفتن پوشند. (غیاث اللغات) (آنندراج) (از فرهنگ فارسی معین) (از ناظم الاطباء) : تنکه در قدمش زود ز هم می پاشد هرکه رویش تنک افتاد چنین می باشد. میرنجات (از آنندراج). ، زیرجامۀ کوتاه زنان. (یادداشت بخطمرحوم دهخدا) ، در اصطلاح نجاران، تختۀپهن که میان دو پاسار یا دو آلت در درها و پنجره ها بکار برند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
تنبان چرمی که تا سر زانو باشد، وقت کشتی گرفتن پوشند. (غیاث اللغات) (آنندراج) (از فرهنگ فارسی معین) (از ناظم الاطباء) : تنکه در قدمش زود ز هم می پاشد هرکه رویش تنک افتاد چنین می باشد. میرنجات (از آنندراج). ، زیرجامۀ کوتاه زنان. (یادداشت بخطمرحوم دهخدا) ، در اصطلاح نجاران، تختۀپهن که میان دو پاسار یا دو آلت در درها و پنجره ها بکار برند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
دهی است از دهستان کفرآور بخش گیلان شهرستان شاه آباد، واقع در 28 هزارگزی شمال خاوری گیلان و کنار راه فرعی گل کش به قیطون. این ناحیه در دشت واقع و هوایش معتدل است. بآنجا100 تن سکونت دارند که بزبان کردی تکلم میکنند. آب آنجا از چاه، محصولاتش غلات دیم و لبنیات است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. مردم آن ناحیه از طایفۀ منیشی ازاصل کلهر هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان کفرآور بخش گیلان شهرستان شاه آباد، واقع در 28 هزارگزی شمال خاوری گیلان و کنار راه فرعی گل کش به قیطون. این ناحیه در دشت واقع و هوایش معتدل است. بآنجا100 تن سکونت دارند که بزبان کردی تکلم میکنند. آب آنجا از چاه، محصولاتش غلات دیم و لبنیات است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. مردم آن ناحیه از طایفۀ منیشی ازاصل کلهر هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان املش بخش رودسر شهرستان لاهیجان، در 10هزارگزی جنوب غربی رودسر و 3هزارگزی مشرق املش، در جلگۀ معتدل هوای مرطوبی واقع است و 450 تن سکنه دارد. آبش از نهر حاجی آباد، محصولش برنج و چای، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از دهستان املش بخش رودسر شهرستان لاهیجان، در 10هزارگزی جنوب غربی رودسر و 3هزارگزی مشرق املش، در جلگۀ معتدل هوای مرطوبی واقع است و 450 تن سکنه دارد. آبش از نهر حاجی آباد، محصولش برنج و چای، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
به انگشت برچیده از گیاه و جز آن. (منتهی الارب). آنچه با انگشت از گیاه و جز آن برچینند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه) (المنجد). گیاه و سبزی دست چین. ج، نتف، بخشش. عطا. (ناظم الاطباء) ، چیزی. مختصری. عامۀ عرب به فتح و کسر اول نیز استعمال کنند در مورد هر چیز قلیلی که باشد. (از معجم متن اللغه) : افاده نتفه من العلم، شیئاً. (ناظم الاطباء). اعطاه نتفه من الطعام وغیره، شیئاً منه. (اقرب الموارد). ماکان بینهم نتفهو لا قرصه، شی ٔ صغیر و لا کبیر. (از اقرب الموارد)
به انگشت برچیده از گیاه و جز آن. (منتهی الارب). آنچه با انگشت از گیاه و جز آن برچینند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه) (المنجد). گیاه و سبزی دست چین. ج، نُتَف، بخشش. عطا. (ناظم الاطباء) ، چیزی. مختصری. عامۀ عرب به فتح و کسر اول نیز استعمال کنند در مورد هر چیز قلیلی که باشد. (از معجم متن اللغه) : افاده نتفه من العلم، شیئاً. (ناظم الاطباء). اعطاه نتفه من الطعام وغیره، شیئاً منه. (اقرب الموارد). ماکان بینهم نتفهو لا قرصه، شی ٔ صغیر و لا کبیر. (از اقرب الموارد)