جدول جو
جدول جو

معنی نبییٔ - جستجوی لغت در جدول جو

نبییٔ
(نُ بَیْ یِءْ)
تصغیر نبی ٔ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به نبی ٔ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ)
پیغامبر از جانب خدای تعالی. (منتهی الارب). ج، انبیاء، نباء، انباء، نبیون، از جائی به جائی بیرون آینده. (منتهی الارب). بیرون شونده از مکانی به مکانی، فعیل است بمعنی فاعل و گویند ’بیرون شده’ است، پس فعیل باشد بمعنی مفعول. (از اقرب الموارد). و قول الاعرابی یا نبی ٔ اﷲ (بالهمزه) ، ای: الخارج من مکه الی المدینه، انکره علیه فقال لاتنبزباسمی فانما انا نبی اﷲ. (منتهی الارب)، جای بلند کج. (منتهی الارب). مکان مرتفع محدودب. (اقرب الموارد). جای بلند کج و معوج. (ناظم الاطباء)، راه آشکار. راه روشن. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا