جدول جو
جدول جو

معنی ناگماشتنی - جستجوی لغت در جدول جو

ناگماشتنی
(گُ تَ)
ناگماردنی. مقابل گماشتی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ تَ)
ننهادنی. نگذاشتنی. غیرقابل وضع و گذاشتن
لغت نامه دهخدا
(نِ تَ)
قابل نگاشتن. که نگاشتن آن جایز است و ممکن
لغت نامه دهخدا
(لَ)
مقابل گماشتن
لغت نامه دهخدا
(گُ تَ)
درخور گماشتن. رجوع به گماشتن شود
لغت نامه دهخدا
(لَءْ مَ)
ننهادن. نگذاشتن. ناگذاردن
لغت نامه دهخدا
(گُذَ تَ)
آنچه نمی گذرد. (ناظم الاطباء). که گذشتنی نیست. ثابت. پایدار. تغییرناپذیر. پابرجا
لغت نامه دهخدا
(اَ)
گماشته ناشده. مقابل گماشته
لغت نامه دهخدا
(تَ)
که قابل کاشتن نیست. که کاشتنی نیست. مقابل کاشتنی. رجوع به کاشتنی شود
لغت نامه دهخدا
(نَ گُ تَ / نَ تَ)
مقابل گذاشتنی
لغت نامه دهخدا
(اَ / اِ تَ)
قابل انگاشتن.
لغت نامه دهخدا
(نِ تَ)
ننوشتنی. مقابل نگاشتنی
لغت نامه دهخدا
(گُ تَ)
نگداختنی. غیرقابل گداختن. ذوب ناشدنی. مقابل گداختنی
لغت نامه دهخدا
(گُ دَ)
که قابل گماردن و گماشتن نیست
لغت نامه دهخدا
(فَ تَ)
ناافراشتنی. نیفراشتنی. نافراختنی
لغت نامه دهخدا
(گَ تَ)
تبدیل ناپذیر. تغییرنکردنی. مقابل گشتنی
لغت نامه دهخدا
تصویری از انگاشتنی
تصویر انگاشتنی
قابل انگاشتن، محسوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گماشتنی
تصویر گماشتنی
لایق گماشتن در خور نصب و انتصاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناگشتنی
تصویر ناگشتنی
تبدیل ناپذیر
فرهنگ لغت هوشیار