جدول جو
جدول جو

معنی ناکشتنی - جستجوی لغت در جدول جو

ناکشتنی
(کِ تَ)
غیرقابل زرع. مقابل کشتنی. رجوع به کشتنی شود
لغت نامه دهخدا
ناکشتنی
(کُ تَ)
که نبایدش کشت. که نتوان کشتش. که به قتل رساندنش روا نیست. مقابل کشتنی. رجوع به کشتنی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناکردنی
تصویر ناکردنی
کاری که انجام دادنش سزاوار و شایسته نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناگفتنی
تصویر ناگفتنی
آنچه شایستۀ گفتن نباشد، آنچه نباید گفت، برای مثال مگو ناگفتنی در پیش اغیار / نه با اغیار با محرم ترین یار (نظامی۲ - ۲۴۹)
فرهنگ فارسی عمید
(نَ تَ)
که ازدر کاشتن نیست. بذر و دانه ای که برای کاشتن مناسب نیست. زمینی که برای کشت و زرع مناسب نیست
لغت نامه دهخدا
(رِ تَ)
که آن را نتوان رشتن. که نتوانش ریسیدن. که قابل رشتن و ریسیدن نیست. رجوع به رشتنی و ریسیدنی شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
که قابل کاشتن نیست. که کاشتنی نیست. مقابل کاشتنی. رجوع به کاشتنی شود
لغت نامه دهخدا
(غِ تَ)
که آغشتن را نشاید. مقابل آغشتنی. رجوع به آغشتنی شود
لغت نامه دهخدا
(گَ تَ)
تبدیل ناپذیر. تغییرنکردنی. مقابل گشتنی
لغت نامه دهخدا
(هَِ تَ)
مقابل هشتنی، به معنی گذاشتنی. رجوع به هشتنی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ مَ تَ)
ناکاشتن. نکشتن. ناکاریدن. زراعت نکردن. مقابل کشتن
نکشتن. به قتل نارساندن. مقابل کشتن
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناکردنی
تصویر ناکردنی
ناشایسته، ناروا، ناسزا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناگفتنی
تصویر ناگفتنی
ناشایسته، ناسزا، لغو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازک تنی
تصویر نازک تنی
نازک بدنی
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه رها نتواند شد نجات نیافتنی مقابل رستنی. آنچه نتواند رویید نروییدنی مقابل رستنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارفتنی
تصویر نارفتنی
آنکه رفتنی نیست آن کس که نرود ماندنی، آنچه که نباید کرد نکردنی: (بلکه از متسوقان و مضربان و عاقبت نانگران و جوانان کار نادیدگان نیز کارها رفته است نارفتنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکشتن
تصویر ناکشتن
نکشتن، زراعت نکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناگشتنی
تصویر ناگشتنی
تبدیل ناپذیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاک تنی
تصویر پاک تنی
پاکیزه تنی پارسایی عفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناگفتنی
تصویر ناگفتنی
غیر قابل بیان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
Invincible, Unbeaten
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
invincible, invaincu
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
무적의 , 무패의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
yenilmez, mağlup edilmemiş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
অপ্রতিহত , অবিজিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
अभेद्य , अविजित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
invincibile, imbattuto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
непереможний , непереможений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
unbesiegbar, ungeschlagen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
onoverwinnelijk, ongeslagen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
непобедимый , непобежденный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
niepokonany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
invencible, invicto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
invencível, invicto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناشکستنی
تصویر ناشکستنی
asiyeweza kushindwa, isiyoshindwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی