لقبی است که امیرالمؤمنین علی به اهل وقعۀ جمل میدهد. (یادداشت مؤلف). کسانی که در مدینه با علی بن ابیطالب بیعت کردند و در بصره عهد خود را شکستند و به جنگ با وی برخاستند. اهل جمل که بر حضرت علی خروج کردند. اصحاب جمل: دست از حمایت قاسطین و ناکثین و مارقین بدارد. (کتاب النقض ص 482)
لقبی است که امیرالمؤمنین علی به اهل وقعۀ جمل میدهد. (یادداشت مؤلف). کسانی که در مدینه با علی بن ابیطالب بیعت کردند و در بصره عهد خود را شکستند و به جنگ با وی برخاستند. اهل جمل که بر حضرت علی خروج کردند. اصحاب جمل: دست از حمایت قاسطین و ناکثین و مارقین بدارد. (کتاب النقض ص 482)
گیاهی بیابانی با برگ های دراز خوش بو، گل های ریز، ساقۀ سخت و ریشه سخت شبیه مامیران که در طب به کار می رود و خواص آن شبیه سنبل الطیب است، نردین، سنبل رومی
گیاهی بیابانی با برگ های دراز خوش بو، گل های ریز، ساقۀ سخت و ریشه سخت شبیه مامیران که در طب به کار می رود و خواص آن شبیه سنبل الطیب است، نَردین، سُنبُلِ رومی
از دهات دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان است، در 22 هزارگزی مشرق رزن و 3 هزارگزی عین آباد، در دامنۀ سردسیری واقع است و 165 تن سکنه دارد، آبش از قنات تأمین میشود، محصولاتش غلات، حبوبات و لبنیات و شغل اهالیش زراعت و گله داری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
از دهات دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان است، در 22 هزارگزی مشرق رزن و 3 هزارگزی عین آباد، در دامنۀ سردسیری واقع است و 165 تن سکنه دارد، آبش از قنات تأمین میشود، محصولاتش غلات، حبوبات و لبنیات و شغل اهالیش زراعت و گله داری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دارنده نازنازکننده، لطیف و ظریف (صفت معشوق) : گر بر سر چشم مانشینی نازت بکشم که نازنینی. (گلستان. قر. 40)، دوست داشتنی گرامی: و گر دل از زن و فرزند نازنین برداشت بدان دو کار نبود از خرد بدو تاوان. (فرخی لغ)، بناز و نعمت پرورده: فریاد از ان زمان که تن نازنین ما بر بستر هوان فتد و ناتوان شود. (سعدی لغ)، با ارزش نفیس گرانبها، معشوق ظریف: نازنینان مناخ مرد چراغ دل من همچو شمع از مژه خوناب جگر بگشاییدخ (خاقانی لغ)
دارنده نازنازکننده، لطیف و ظریف (صفت معشوق) : گر بر سر چشم مانشینی نازت بکشم که نازنینی. (گلستان. قر. 40)، دوست داشتنی گرامی: و گر دل از زن و فرزند نازنین برداشت بدان دو کار نبود از خرد بدو تاوان. (فرخی لغ)، بناز و نعمت پرورده: فریاد از ان زمان که تن نازنین ما بر بستر هوان فتد و ناتوان شود. (سعدی لغ)، با ارزش نفیس گرانبها، معشوق ظریف: نازنینان مناخ مرد چراغ دل من همچو شمع از مژه خوناب جگر بگشاییدخ (خاقانی لغ)