کاسته نشده. کم نشده. (ناظم الاطباء). مقابل کاسته. رجوع به کاسته شود. - ماه ناکاسته، بدر. ماه تمام. (ناظم الاطباء) : یکی نامه درخواست آراسته فروزان تر از ماه ناکاسته. فردوسی. به شب ماه ناکاسته چون بود؟ چنان بود اگر مه به افزون بود. فردوسی. مجلس خلوت نگر آراسته روشن و خوش چون مه ناکاسته. نظامی
کاسته نشده. کم نشده. (ناظم الاطباء). مقابل کاسته. رجوع به کاسته شود. - ماه ناکاسته، بدر. ماه تمام. (ناظم الاطباء) : یکی نامه درخواست آراسته فروزان تر از ماه ناکاسته. فردوسی. به شب ماه ناکاسته چون بود؟ چنان بود اگر مه به افزون بود. فردوسی. مجلس خلوت نگر آراسته روشن و خوش چون مه ناکاسته. نظامی
نیافتن. به دست نیاوردن. تحصیل نکردن: سمع و بصر و ذوق و شم و حس که بدو یافت جوینده ز نایافتن خیر امان را. ناصرخسرو. چنان راغب مشو در جستن کام که از نایافتن رنجی سرانجام. نظامی
نیافتن. به دست نیاوردن. تحصیل نکردن: سمع و بصر و ذوق و شم و حس که بدو یافت جوینده ز نایافتن خیر امان را. ناصرخسرو. چنان راغب مشو در جستن کام که از نایافتن رنجی سرانجام. نظامی
پالودن. صاف کردن. (از فرهنگ شعوری ج 1 ص 181) (ناظم الاطباء). جای دیگر دیده نشد، فخرکننده. (فرهنگ نظام). نازنده: فلان به علم خود بالان است. بالنده و نازان است. (از فرهنگ نظام). - بالان کنان، فخرکنان: آن کیست کاندر آید بالان کنان از آن در رویی چو بوستانی از آب آسمان تر. فرخی. ، جنبان. (حاشیۀ فرهنگ رشیدی). متحرک. (برهان قاطع) (فرهنگ رشیدی) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام) : باز تا صنعتی دراندازد ریش بالان بسوی ره تازد. سنایی (از رشیدی). کرده ز برای خربطی چند از باد بروت و ریش بالان. خاقانی. ، حرکت دهنده. (فرهنگ نظام) ، به معنی بجنبان امر از مصدر بالاندن. (فرهنگ نظام)
پالودن. صاف کردن. (از فرهنگ شعوری ج 1 ص 181) (ناظم الاطباء). جای دیگر دیده نشد، فخرکننده. (فرهنگ نظام). نازنده: فلان به علم خود بالان است. بالنده و نازان است. (از فرهنگ نظام). - بالان کنان، فخرکنان: آن کیست کاندر آید بالان کنان از آن در رویی چو بوستانی از آب آسمان تر. فرخی. ، جنبان. (حاشیۀ فرهنگ رشیدی). متحرک. (برهان قاطع) (فرهنگ رشیدی) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام) : باز تا صنعتی دراندازد ریش بالان بسوی ره تازد. سنایی (از رشیدی). کرده ز برای خربطی چند از باد بروت و ریش بالان. خاقانی. ، حرکت دهنده. (فرهنگ نظام) ، به معنی بجنبان امر از مصدر بالاندن. (فرهنگ نظام)