فقر و فاقه، تهیدستی، کنایه از بی شرمی، بی حیایی، کنایه از بی اعتقادی، کنایه از نفاق، دورویی، برای مثال چون بود آن صلح ز ناداشتی / خشم خدا باد بر آن آشتی (نظامی۱ - ۸۶)
فقر و فاقه، تهیدستی، کنایه از بی شرمی، بی حیایی، کنایه از بی اعتقادی، کنایه از نفاق، دورویی، برای مِثال چون بُوَد آن صلح ز ناداشتی / خشم خدا باد بر آن آشتی (نظامی۱ - ۸۶)
پریشانی، افلاس، (برهان قاطع)، بی نوائی، (فرهنگ نظام)، مفلسی، (غیاث اللغات)، فقر، بی چیزی، تنگدستی، تهیدستی، کوتاه دستی، ناتوانی، ناداری، نداشتن: ز دنیا برم زنگ ناداشتی دهم باد را با چراغ آشتی، نظامی، چون بود آن صلح ز ناداشتی خشم خدا باد بر آن آشتی، نظامی، ، بی شرمی، بی حیائی، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج) : ره ناداشتی را پیشه کردی گرت نیک آمد آن ناداشتی رو، سوزنی، به ناراستی دامن آلوده ای به ناداشتی دوده اندوده ای، سعدی (از نظام و آنندراج)، ، بی اعتقادی، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء)، بی اخلاصی، (غیاث اللغات)
پریشانی، افلاس، (برهان قاطع)، بی نوائی، (فرهنگ نظام)، مفلسی، (غیاث اللغات)، فقر، بی چیزی، تنگدستی، تهیدستی، کوتاه دستی، ناتوانی، ناداری، نداشتن: ز دنیا برم زنگ ناداشتی دهم باد را با چراغ آشتی، نظامی، چون بود آن صلح ز ناداشتی خشم خدا باد بر آن آشتی، نظامی، ، بی شرمی، بی حیائی، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج) : ره ناداشتی را پیشه کردی گرت نیک آمد آن ناداشتی رو، سوزنی، به ناراستی دامن آلوده ای به ناداشتی دوده اندوده ای، سعدی (از نظام و آنندراج)، ، بی اعتقادی، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء)، بی اخلاصی، (غیاث اللغات)
فقر تهیدستی، حالت وشغل ناداشت، بی شرمی بی حیایی بی همه چیزی، بی اعتقادی، نفاق دو رویی ناسازگای: چون بود آن صلح زنا داشتی خشم خدا باد بر آن آشتی. (نظامی) زدنیا برم رنگ ناداشتی دهم با درابا چراغ آشتی. (نظامی. گنجینه)
فقر تهیدستی، حالت وشغل ناداشت، بی شرمی بی حیایی بی همه چیزی، بی اعتقادی، نفاق دو رویی ناسازگای: چون بود آن صلح زنا داشتی خشم خدا باد بر آن آشتی. (نظامی) زدنیا برم رنگ ناداشتی دهم با درابا چراغ آشتی. (نظامی. گنجینه)