- ناپرهیزکار
- بدکار، فاسق
معنی ناپرهیزکار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناپارسایی فسق فجور، بی احتیاطی مقابل پرهیزکاری (گاری)
فاسق، بدکار، بی تقوا، ناپاک، دامن
متقی، پارسا، باتقوی
پرهیز کننده، پارسا، پاک دامن، باتقوا، برای مثال بر این و بر آن بگذرد روزگار / خنک مردم پاک پرهیزکار (فردوسی - لغت نامه - پرهیزکار)
پرهیز و احتیاط نکردن، برخلاف دستور پزشک یاقواعد پزشکی خوردن غذاهایی که منافی سلامت بدنند