جدول جو
جدول جو

معنی ناپذرفته - جستجوی لغت در جدول جو

ناپذرفته
(فَ دَ /دِ)
ناپذیرفته. رجوع به ناپذیرفته شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فِ / فَ رِ تَ / تِ)
نامقبول. مردود. قبول نشده. مستجاب نشده. تصویب نشده:
عذرهای دگرم هست و نگویم زین بیش
ناپذیرفته بود عذر چو بسیاربود.
امیرمعزی
لغت نامه دهخدا
(پَ رُ تَ)
نپذیرفتنی. نامقبول. غیرقابل قبول. نشنودنی. که قابل اطاعت کردن نیست
لغت نامه دهخدا
(هَِ / هََ تَ / تِ)
گرفته ناشده. آزاد. غیرمقید:
بخندید و گفت ای خداوند رخش
به دشت آهوی ناگرفته مبخش.
فردوسی.
چو من ناگرفته درآیم ز در
نبرّد مراهیچ بدخواه سر.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(پِ رُ تَ / تِ)
اقرار کرده. اعتراف کرده. (برهان) ، قبول کرده. (برهان) : کدام زاویه است که پذرفتۀ قوس بود. (التفهیم).
، مقبول. پذیرفته:
روزه پذرفته باد و فرّخ عید
که بجز فرخیش اختر نیست.
عنصری.
، متعهّد. متقبل.
- پذرفته شدن، پذیرفته شدن. مقبول شدن. و پذرفته شدن نیایش، مستجاب و درگیر شدن آن:
بفرمان یزدان چو این گفته شد
نیایش همانا که پذرفته شد.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ / دِ)
آنکه نرفته باشد. آرمیده. آنکه هنوز عبور نکرده و نگذشته باشد. (ناظم الاطباء) :
کشتیم نارفته در ساحل فتاد
ناقه تا شد ز اشک من در گل فتاد.
صهبای سیرجانی.
، نرسیده:
از زمین نارفته پایش بر سر کرسی هنوز
سر بود از شوق رقصان بر فراز چوب دار.
وحشی.
، انجام نداده. از پیش نبرده: امیر بازگشت از آنجا کاری نارفته. (تاریخ بیهقی ص 578) ، نرفته:
بر این کهسار تاب ای ماهتابم
فرو نارفته از کوه آفتابم.
وصال.
، مستقبل. آینده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گَ / گِ دَ / دِ)
نروفته. نروبیده. جاروب نکرده. ناتمیز:
این مثل خانه راست خود گفته
بدو کدبانو است نارفته.
سنائی
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناپذیرفته
تصویر ناپذیرفته
مردود، قبول نشده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناگرفته
تصویر ناگرفته
گرفته ناشده، آزاد، غیر مقید
فرهنگ لغت هوشیار
قبول کرده مقبول پذرفته، آنچه بر عهده گرفته باشند آنچه تقبل کرده باشند، مستجاب (دعا)، صورت مقابل پذیرا هیولی: (و هر پذیرایی که بپذیرفته ای هستی وی تمام شود آن پذیرا را هیولی خوانند... و آن پذیرفته را که اندروی بود صورت خوانند) (دانشنامه علائی. الهی) یا پذیرفته بودن، بر عهده گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارفته
تصویر نارفته
آنکه هنوز عبور نکرده و نگذشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارفته
تصویر نارفته
((رُ تَ یا ت))
جاروب نکرده، نروبیده
فرهنگ فارسی معین