جدول جو
جدول جو

معنی ناهویدائی - جستجوی لغت در جدول جو

ناهویدائی
(هَُ وَ / وِ)
خفاء. اختفاء. استتار. عدم وضوح. ظاهر و آشکارا نبودن. واضح و لائح نبودن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نداشتن حس بویائی. نداشتن شامه. ضعف حس شامه: هر که از مادر (بی حاسۀ شنوائی زاید، سخن نتواند آموخت و نتواند گفت و لال بماند و از نابینائی و نابویائی این نقصان نباشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
ناخدایی. عمل ناوخدا. رجوع به ناخدایی شود
لغت نامه دهخدا
(هَُ وَ / وِ)
وضوح. پیدائی. روشنی. نمایانی. ظهور. بداهت. ابانت. آشکاری
لغت نامه دهخدا
(هَُ وَ / وِ)
پنهان. مخفی. مستتر. پوشیده. نهان. غیرظاهر. ناآشکار. ناواضح. که نمایان و ظاهر و پیدا نیست.
- ناهویدا شدن، گم شدن. از نظر پنهان شدن: غمامه، ناهویدا شدن راه. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناهویدایی
تصویر ناهویدایی
پنهان بودن خفااختفاء. مقابل هویدایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناهویدا
تصویر ناهویدا
پنهان مخفی مقابل هویدا
فرهنگ لغت هوشیار
پنهان، مخفی، مستور، ناپدید، ناپدیدار، نامرئی
متضاد: مرئی
فرهنگ واژه مترادف متضاد