جدول جو
جدول جو

معنی ناهارخوری - جستجوی لغت در جدول جو

ناهارخوری
اتاقی که در آن ناهار بخورند، میزی که بر روی آن غذا بخورند
تصویری از ناهارخوری
تصویر ناهارخوری
فرهنگ فارسی عمید
ناهارخوری
(خوَ / خُ)
جای ناهار خوردن.
- اطاق ناهارخوری، اطاقی که مخصوص صرف غذاست اعم از غذای نیم روز یا شبانه.
- میز ناهارخوری، میزی که بر گرد آن نشسته و صرف غذا کنند
لغت نامه دهخدا
ناهارخوری
عمل ناهارخوردن، اطاقی که درآن ناهار (نهار) خورند. یااطاق ناهار خوری: خواهش میکنم بدوبیاباطاق ناهارخوری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اتاق ناهارخوری
تصویر اتاق ناهارخوری
اتاقی که در آن غذا بخورند
فرهنگ فارسی عمید
(نَ خوَ / خُ)
سفره خانه. اطاقی که مخصوص صرف غذا است، میان منزلی برای صرف طعام روز. منزل های موقت طول راه برای خوردن نهار و آسایش مدت کوتاه. (یادداشت مؤلف) ، ظرف مسین بزرگ که در و سرپوش مسین دارد ودر آن پلو و چلو کنند برای همراه بردن از منزلی به منزل دیگر در سفر. قابلمۀ بزرگ. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خوَ / خُ)
ظرفی خاص دالار. ظرفی که ترشی دالار را بود. خنوری خاص ترشی دالار
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُ)
نام ایستگاهی است در راه آهن شمال
لغت نامه دهخدا
صبحانه خوردن ناشتاخوردن، افطارکردن روزه شکستن، غذاخوردن در وسط روز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهار خوری
تصویر نهار خوری
خوردن غذای ظهر. یا اطاق (سالن) نهار خوری (اطاق)
فرهنگ لغت هوشیار