جدول جو
جدول جو

معنی نامنصفی - جستجوی لغت در جدول جو

نامنصفی(مُ صِ)
بی انصافی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ صِ)
بی انصاف. مقابل منصف
لغت نامه دهخدا
(اِ)
بی دادی وبی انصافی و ظلم و ستم. (ناظم الاطباء) : این مفسدت و ناانصافی را به عیوق رسانید و بکلی کار مملکت و ولایت داری به زیان برد. (تاریخ غازانی ص 247).
حافظ از مشرب قسمت گله ناانصافیست
طبع چون آب و غزلهای روان ما را بس.
حافظ.
در دیاری که توئی بودنم آنجا کافیست
آرزوهای دگر غایت ناانصافیست.
میرزاکافی خلخال (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مُنَظْ ظَ)
پراکندگی. آشفتگی. پریشانی. بی نظم و ترتیب بودن. منظم و بسامان و مرتب نبودن
لغت نامه دهخدا
(مُ صِ)
انصاف و عدالت و دادگری. (ناظم الاطباء). حالت و چگونگی منصف. رجوع به منصف شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناانصافی
تصویر ناانصافی
بی انصافی، ظلم: (این مفسدت ونا انصافی را بعیوق رسانید و بکلی کار مملکت و ولایت داری بزیان برد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامنافق
تصویر نامنافق
یکدله
فرهنگ لغت هوشیار
نامنصفانه، بی عدالتی، بی انصافی
دیکشنری اردو به فارسی