- نامفهوم
آنچه فهمیده نشود
معنی نامفهوم - جستجوی لغت در جدول جو
- نامفهوم(مَ)
غیرقابل فهم. مبهم. ناروشن. بغرنج. پیچیده. که قابل فهم و درک نیست:
میان اهل زمان هیچگونه دانش نیست
که آن به خاطر تو مشکل است و نامفهوم.
سوزنی
میان اهل زمان هیچگونه دانش نیست
که آن به خاطر تو مشکل است و نامفهوم.
سوزنی
- نامفهوم
پیچیده، مبهم، غیر قابل فهم
- نامفهوم
پیچیده، گنگ، مبهم، بی معنا
متضاد: روشن، واضح
متضاد: روشن، واضح
- نامفهوم
غير مفهومٍ
- نامفهوم
Incoherent, Indecipherable
- نامفهوم
incohérent, indéchiffrable
- نامفهوم
inkohärent, unentzifferbar
- نامفهوم
incoerente, indecifrável
- نامفهوم
incoherente, indescifrable
- نامفهوم
niespójny, nieodczytywalny
- نامفهوم
бессвязный , нерасшифровываемый
- نامفهوم
нелогічний , незрозумілий
- نامفهوم
incoherent, onleesbaar
- نامفهوم
incoerente, indecifrabile
- نامفهوم
अव्याख्येय , अव्याख्यायनीय
- نامفهوم
نامفہوم , ناقابل فہم
- نامفهوم
ขาดความเชื่อมโยง , ไม่สามารถถอดรหัสได้
- نامفهوم
tidak koheren, tidak dapat dipecahkan
- نامفهوم
לא הגיוני , לא ניתן לפענח
- نامفهوم
一貫性のない , 解読不可能な
- نامفهوم
isiyo na uhusiano, isiyoweza kutafsiriwa
- نامفهوم
비논리적인 , 해독할 수 없는
- نامفهوم
tutarsız, çözülemez
- نامفهوم
অসংলগ্ন , অস্বচ্ছ
- نامفهوم
不连贯的 , 难以解读的
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گوربه گور نیامرزیده رحمت نیافته مورد آمرزش قرار نگرفته (دشنامی است مرده را)
بی آزرم گناهکار ناپاک آنکه عصمت ندارد: (... که چون خدای را ظالم دانند و انبیا را نامعصوم...)، مقابل معصوم
سر درگم ناپیدا نادانسته ورو مند ناشناخته مجهول، نامعین غیرمشخص: (سرنوشت نامعلوم)
بی پیشینه نا آشنا ناشناخته، آنچه که مسبوق بسابقه ای نیست، نامانوس. نامالوف مقابل معهود
آنکه محروم ومایوس نشده، بغلط درمورد (محروم) بکار رود: (از دیدار شما نامحروم شدم)
نامفهوم