جدول جو
جدول جو

معنی نامعلوم - جستجوی لغت در جدول جو

نامعلوم
ناشناخته، مجهول، نامعین
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
فرهنگ فارسی عمید
نامعلوم
(مَ)
غیرمعین. (ناظم الاطباء). مجهول. نامشخص: که راه مخوف است و... هنگام حرکت نامعلوم. (کلیله و دمنه) ، نشناخته. (ناظم الاطباء). نامعروف
لغت نامه دهخدا
نامعلوم
سر درگم ناپیدا نادانسته ورو مند ناشناخته مجهول، نامعین غیرمشخص: (سرنوشت نامعلوم)
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
فرهنگ لغت هوشیار
نامعلوم
مجهول، نادانسته، ناشناخته، نامحقق، نامشخص
متضاد: مشخص
فرهنگ واژه مترادف متضاد
نامعلوم
مجهولٌ
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به عربی
نامعلوم
Uncertain
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نامعلوم
incertain
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نامعلوم
incerto
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به پرتغالی
نامعلوم
incierto
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نامعلوم
niepewny
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به لهستانی
نامعلوم
неопределенный
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به روسی
نامعلوم
невизначений
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به اوکراینی
نامعلوم
onzeker
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به هلندی
نامعلوم
ناشناخته
دیکشنری اردو به فارسی
نامعلوم
غیر یقینی
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به اردو
نامعلوم
incerto
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
نامعلوم
ไม่แน่นอน
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به تایلندی
نامعلوم
tidak pasti
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
نامعلوم
לא ודאי
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به عبری
نامعلوم
不確かな
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به ژاپنی
نامعلوم
unsicher
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به آلمانی
نامعلوم
isiyojulikana
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به سواحیلی
نامعلوم
불확실한
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به کره ای
نامعلوم
belirsiz
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
نامعلوم
অনিশ্চিত
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به بنگالی
نامعلوم
अनिश्चित
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به هندی
نامعلوم
不确定的
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
دیکشنری فارسی به چینی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نامعقول
تصویر نامعقول
آنچه عقل آن را نپذیرد و ادارک نکند، آنچه به عقل درست نیاید، یاوه، بیهوده، بی قاعده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامطلوب
تصویر نامطلوب
طلب نشده، ناخواسته، ناپسند
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
آنکه بی گناه نیست
لغت نامه دهخدا
(مَ)
نامشخصی. معلوم و معین نبودن. صفت نامعلوم. رجوع به نامعلوم شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نامعصوم
تصویر نامعصوم
بی آزرم گناهکار ناپاک آنکه عصمت ندارد: (... که چون خدای را ظالم دانند و انبیا را نامعصوم...)، مقابل معصوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعلول
تصویر نامعلول
بی انگیزه بدون علت: (و مابیرون ازآن جمله گفتیم پس بایدکه نامعلول بود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامالوف
تصویر نامالوف
خوناپذیر آنچه بدان انس والفت نگرفته باشند مقابل مالوف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامطلوب
تصویر نامطلوب
ناپسند
فرهنگ واژه فارسی سره