جدول جو
جدول جو

معنی نامعفو - جستجوی لغت در جدول جو

نامعفو
(مَ فُوو)
آنکه مورد عفو واقع نشده است. مجرم نابخشوده
لغت نامه دهخدا
نامعفو
نابخشوده آنکه موردعفوقرارنگرفته نابخشوده
تصویری از نامعفو
تصویر نامعفو
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نامعین
تصویر نامعین
آنچه معین و مشخص نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
ناشناخته، مجهول، نامعین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامعقول
تصویر نامعقول
آنچه عقل آن را نپذیرد و ادارک نکند، آنچه به عقل درست نیاید، یاوه، بیهوده، بی قاعده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامعلول
تصویر نامعلول
بی انگیزه بدون علت: (و مابیرون ازآن جمله گفتیم پس بایدکه نامعلول بود)
فرهنگ لغت هوشیار
بی در و دروازه بی نگهبان حفظ نشده نگهداری نشده، آنچه که ازنظروتعرض عابران محفوظ نیست بی حفاظ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامرجو
تصویر نامرجو
ناخواسته نامطلوب ناخواسته: (وموجب اوایل نامرجو و مظهر عواقب محمود چگونه است {مقابل مرجو
فرهنگ لغت هوشیار
ناخود بین خود شکن آنکه مغرورنیست متواضع: ای بترجیح فخر نامعجب وی بعزکمال نامغرور. (مسعود سعد) مقابل معجب
فرهنگ لغت هوشیار
ناشمرده بی شمار ناشمرده: من چگویم که گر اوصاف جمیلت شمرند خلق آفاق بماندطرفی نامعدود. (سعدی)، بی حساب بی شمارمقابل معدود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعذور
تصویر نامعذور
پوزش ناپذیر آنکه دارای عذر وبهانه ای موجه نیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعصوم
تصویر نامعصوم
بی آزرم گناهکار ناپاک آنکه عصمت ندارد: (... که چون خدای را ظالم دانند و انبیا را نامعصوم...)، مقابل معصوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعقول
تصویر نامعقول
خلاف عقل، بیهوده، بی معنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعروف
تصویر نامعروف
ناشناخته مجهول، ناپسندمذموم مقابل معروف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
سر درگم ناپیدا نادانسته ورو مند ناشناخته مجهول، نامعین غیرمشخص: (سرنوشت نامعلوم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعمور
تصویر نامعمور
ناآبادان آبادنشده بایر: (وسرزمین خراب نامعمور هیچ تعیین نکرد {مقابل معمور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعول
تصویر نامعول
نااستوار بی ارج بی اعتبارنااستوارغیرقابل اعتماد: (همچنان برقاعده اول است وزهدوصلاحش نامعول {مقابل معول
فرهنگ لغت هوشیار
بی پیشینه نا آشنا ناشناخته، آنچه که مسبوق بسابقه ای نیست، نامانوس. نامالوف مقابل معهود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
چیزی که محقق و معین نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعیوب
تصویر نامعیوب
بیظک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناموفق
تصویر ناموفق
توفیق نایافته، موفق نگشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامتفق
تصویر نامتفق
غیرمتفق متنافر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناموفق
تصویر ناموفق
ناکام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
Uncertain
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
Indeterminate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناموفق
تصویر ناموفق
Failed, Unsuccessful, Unsuccessfully
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناموفق
تصویر ناموفق
falhado, malsucedido, sem sucesso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
indeterminado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
incerto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناموفق
تصویر ناموفق
fallido, fracasado, sin éxito
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
indeterminado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
incierto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناموفق
تصویر ناموفق
nieudany, nieudanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
nieokreślony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نامعلوم
تصویر نامعلوم
niepewny
دیکشنری فارسی به لهستانی