جدول جو
جدول جو

معنی ناغلا - جستجوی لغت در جدول جو

ناغلا
(غُ)
رجوع به ناقلا شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناقلا
تصویر ناقلا
زیرک، رند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغلا
تصویر اغلا
گران کردن نرخ، گران بها یافتن، گران خریدن، جوشانیدن
فرهنگ فارسی عمید
(قُ)
در تداول عامه، گربز. محتال. زرنگ. حقه. جربز. متقلب. ناراست. حقه باز
لغت نامه دهخدا
نادرست نویسی ناغلا پارسی است گربز بزبار (گویش گیلکی) محیل زرنگ باهوش گربز (فی الجمله درمفهوم کلمه ناجنسی و بدذاتی مستتراست)، توضیح ناقلا در بروجردی بمعنی دشوار و سخت و نیز بمعنی مذکور مستعمل است
فرهنگ لغت هوشیار
جوشاندن دیگ، گران خریدن گرانخری، بالیدن اغلاف: نیام ساختن، در نیام کردن، گران خریدن، گرانبها یافتن، گران کردن، قیمت چیزی، گران خریدن، گرانبها یافتن، گران کردن، قیمت چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناقلا
تصویر ناقلا
((قُ))
زرنگ، باهوش
فرهنگ فارسی معین
باهوش، چموش، زرنگ، زیرک، گربز، محیل، مکار، موذی، ناکس
فرهنگ واژه مترادف متضاد