جدول جو
جدول جو

معنی نارالطرد - جستجوی لغت در جدول جو

نارالطرد
(رُطْ طَ)
آتشی بوده است که اعراب پس از عزیمت کسی که از او نفرت داشتند و بازگشت او را نمیخواستند می افروختند. رجوع به بلوغ الارب ج 2 ص 163 و صبح الاعشی ج 1 ص 409 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رُلْ قِ را)
آتشی بود که اعراب شبانگاه می افروختند راهنمائی میهمانان خود را. و نام دیگرش نارالضیافه است. رجوع به بلوغ الارب ج 2 ص 161 شود
لغت نامه دهخدا
(رُلْ غَ)
از آتش های عرب است. و آن را کسی که از همسایۀ خود خیانت و غدری میدید در ایام حج در منی بر فراز یکی از دو کوه مکه (ابوقبیس و قعیقعان) برمی افروخت و با فریاد مردم را از غدر و خیانت همسایۀ غدار خود برحذر میداشت. رجوع به بلوغ الارب ج 2 ص 162 شود
لغت نامه دهخدا
(رُلْ حَ)
از آتش های اعراب است که چون عزم جنگ و فراهم آوردن سپاه می کردند، آن را بر فراز کوهی برمی افروختند تا به کسان خود خبر دهند. (از صبح الاعشی ج 1 ص 409). و نیز رجوع به بلوغ الارب ج 2 ص 157 شود. و رجوع به نارالاهبه شود
لغت نامه دهخدا
(رُلْ اَ سَ)
آتشی بود که برای گریزاندن شیر میافروختند و شیر با دیدن آتش از حمله خودداری می کرد. رجوع به صبح الاعشی ج 2 ص 410 و بلوغ الارب ج 2 ص 163 شود
لغت نامه دهخدا