جدول جو
جدول جو

معنی نارالاسد - جستجوی لغت در جدول جو

نارالاسد
(رُلْ اَ سَ)
آتشی بود که برای گریزاندن شیر میافروختند و شیر با دیدن آتش از حمله خودداری می کرد. رجوع به صبح الاعشی ج 2 ص 410 و بلوغ الارب ج 2 ص 163 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از داءالاسد
تصویر داءالاسد
جذام، بیماری عفونی مزمن که از علائم آن کم خونی، خستگی زیاد، سردرد، اختلال در دستگاه تنفس و دستگاه گوارش، درد مفاصل، تب، زکام و خونریزی از بینی می باشد، گاهی مادۀ متعفنی از بینی خارج می شود، موهای پلک و ابروها می ریزد، لکه هایی در پیشانی و چانه بروز می کند و لب ها و گونه ها متورم می شود، آکله، کلی، خوره، لوری
فرهنگ فارسی عمید
(ئُلْ اَ سَ)
جذام. (غیاث) (آنندراج) (ذخیرۀ خوارزمشاهی). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: داء اسد عبارت از جذام است. و وجه تسمیه آن است که شخص مبتلا به این بیماری چهره اش بچهرۀ شیر (درندۀ معروف) مانند شود و یا آنکه این مرض اکثر عارض شیر گردد. و شرح این بیماری در معنی جذام ذکر یافت
لغت نامه دهخدا
(رُلْ وَ)
مجازاً به داغی گویند که اعراب بدان شتران خود را علامت مینهادند. چون از مردی برای استخبار از شتر وی پرسند مانارک ؟ یعنی علامت شتر تو چیست و آن را چه داغی نهاده ای. رجوع به صبح الاعشی ج 1 ص 410 بلوغ الارب ج 2 ص 163 و 164 شود
لغت نامه دهخدا
(رُطْ طَ)
آتشی بوده است که اعراب پس از عزیمت کسی که از او نفرت داشتند و بازگشت او را نمیخواستند می افروختند. رجوع به بلوغ الارب ج 2 ص 163 و صبح الاعشی ج 1 ص 409 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دا الاسد
تصویر دا الاسد
جذام، شیر دیسی خوره از بیماری ها
فرهنگ لغت هوشیار