جدول جو
جدول جو

معنی نارائج - جستجوی لغت در جدول جو

نارائج
(ءِ)
که رائج نیست. نارواج. کاسد. کساد. مقابل رائج. نارایج. رجوع به نارایج شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناراست
تصویر ناراست
کج، ناهموار، ناحق، دروغ، خائن، دغل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناراحت
تصویر ناراحت
غمگین، مضطرب، پریشان، فاقد راحتی و آسایش، خشمگین، عصبانی
فرهنگ فارسی عمید
(یِ)
نارائج. متاعی که قابل فروختن و داد و ستد نباشد. (ناظم الاطباء) ، پولی که رایج و روان نبود. (ناظم الاطباء). که نارواج است. که رایج نیست. پولی که رواج ندارد و در جریان نیست. که از رواج افتاده است. ناروا، بازار کاسد و کساد. (ناظم الاطباء). بی خریدار. ناروان
لغت نامه دهخدا
تصویری از نارباج
تصویر نارباج
آش انار: (دفع مضرت (شرابی که آفتاب پرورده باشد) با سکبا و سماق و ناربا کنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناجائز
تصویر ناجائز
ناروا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناراحت
تصویر ناراحت
بی آرام، فتنه انگیز، طاغی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناراست
تصویر ناراست
کژ، کج، چیز که راست نباشد، ناهموار، ناحق، دروغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
ناخرسند آنکه راضی نیست ناخشنود مقابل راضی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارواج
تصویر نارواج
نارواگ نارایج کاسد مقابل رایج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارسائی
تصویر نارسائی
بی عقلی، عدم کفایت و بلوغ عقلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارایج
تصویر نارایج
متاعی که قابل فروختن و داد و ستد نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
آن که راضی نیست، ناخشنود، مقابل راضی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناراحت
تصویر ناراحت
((حَ))
آن چه که در آن راحت وآسایش نیست، ناآرام، آشوب طلب، مضطرب، پریشان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناراحت
تصویر ناراحت
آزرده، اندوهگین، ناسوده، نژند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
نا خشنود
فرهنگ واژه فارسی سره
بی رونق، شهروا، غیرمعمول، نامتداول
متضاد: رایج
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
Disgruntled, Displeased, Malcontent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناراحت
تصویر ناراحت
Downhearted, Fretful, Huffy, Pettish
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
mécontent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناراحت
تصویر ناراحت
abattu, agité, contrarié, irritable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
disgustado, descontento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناراحت
تصویر ناراحت
desanimado, inquieto, molesto, irritable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
niezadowolony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناراحت
تصویر ناراحت
przygnębiony, niespokojny, obrażony, drażliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
недовольный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
descontente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
незадоволений , незадоволений , незадоволений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناراحت
تصویر ناراحت
пригнічений , тривожний , ображений , дратівливий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
ontevreden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناراحت
تصویر ناراحت
ontmoedigd, onrustig, boos, prikkelbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
verärgert, unzufrieden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناراحت
تصویر ناراحت
niedergeschlagen, unruhig, beleidigt, reizbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناراحت
تصویر ناراحت
desanimado, inquieto, irritado, irritável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناراحت
تصویر ناراحت
удручённый , беспокойный , обиженный , раздражительный
دیکشنری فارسی به روسی