جدول جو
جدول جو

معنی ناخلی - جستجوی لغت در جدول جو

ناخلی(خِ)
منسوب است به ناخل. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
ناخلی(خِ)
عمر بن محمدالناخلی الصوفی، مکنی به ابوالقاسم. از مردم بغداد بود و در دمشق سکونت گزید. وی از ابوالحسن المالکی و جز وی حدیث کند و ابونصر عبدالوهاب بن عبدالله المزنی الدمشقی از او روایت دارد. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نازلی
تصویر نازلی
(دخترانه)
دارای ناز و عشوه، پر عشوه، پرناز، ناز (فارسی) + لی (ترکی)، نام یکی از شهرهای ترکیه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
درونی، اندرونی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناخلف
تصویر ناخلف
نااهل، کنایه از فرزندی که از روش نیکوی پدر منحرف شود، فرزند ناصالح
فرهنگ فارسی عمید
(مَ خِ خلی ی)
غربال گر. (مهذب الاسماء). سازندۀ پرویزن. (ناظم الاطباء). رجوع به منخل و مناخل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
اندرونی، باطنی
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به ناخن. یا نان ناخنی. نانی که شاطر ناخنها را در آن فرو برد تا برشته تر وپخته تر شود، استخوانی است زوج که در عقب زایده صعودی فک اعلی قرارگرفته و در تشکیل جدار داخلی کاسه چشم و جدار خارجی حفره بینی شرکت مینماید. شکل این استخوان مانند تیغه چهار گوشی است که از خارج بداخل مسطح و دارای دو سطح (خارجی - داخلی) و چهار کنار (فوقانی - تحتانی - قدامی - خلفی) است. ضخامت این استخوان فاقدحفره وسینوس است و از یک تیغه نسج متراکم استخوانی بوجود آمده است عظم دمعه استخوان اشکی، ناخنکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازلی
تصویر نازلی
ماهی روغن
فرهنگ لغت هوشیار
بدرفتاری فرزند بی ادبی فرزند نااهلی: اگرخون پدر باز نطلبیم قلم ناخلفی برما کشند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناخلف
تصویر ناخلف
نا اهل، نالایق، بدرفتار و بی ادب، فرزند ناصالح
فرهنگ لغت هوشیار
نخالی در فارسی سبوسه ای منسوب به نخاله شبیه به سبوس سبوسه یی: علامت این علت خارشی بوددر مثانه... ورسوبی نخالی باشددربن شیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
((خِ))
درونی، اندرونی، مربوط به داخل یک کشور یا یک ناحیه یا یک مؤسسه و غیره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناخلف
تصویر ناخلف
((خَ لَ))
ناصالح، بدرفتار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
درونی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
Domestic, Interior, Internal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
domestique, intérieur, interne
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
domestik, interior, internal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
ในประเทศ , ภายใน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
ya nyumbani, ya ndani
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
yerli, iç
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
국내의 , 내부의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
家庭の , 内部の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
ביתי , פנימי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
घरेलू , आंतरिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
häuslich, innen, intern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
binnenlands, binnenste, intern
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
doméstico, interior, interno
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
domestico, interno
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
doméstico, interior, interno
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
国内的 , 内部的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
domowy, wewnętrzny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
домашній , внутрішній
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
домашний , внутренний
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از داخلی
تصویر داخلی
গার্হস্থ্য , অভ্যন্তরীণ
دیکشنری فارسی به بنگالی