جدول جو
جدول جو

معنی ناختی - جستجوی لغت در جدول جو

ناختی
بیداری کشیدن، خواب زدگی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُ)
منسوب به اخت. خواهری. و در نسبت به اخت، اخوی نیز گویند
لغت نامه دهخدا
(بِ)
ابراهیم بن احمد بن عبدالله همدانی معروف است به ابن نابتی. شرح این نسبت در الانساب سمعانی آمده است. (ص 550). و نیز رجوع به ابن نابتی شود
اسحاق بن ابراهیم نابتی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(کَ مَ سَ)
ناآختن. نیاختن
لغت نامه دهخدا
(دِ)
دهی است از دهستان حومه بخش خورموج شهرستان بوشهر. در مغرب کوه خاک و چهار هزارگزی جنوب شرقی خورموج واقع است. جلگه ای گرمسیر است و مالاریاخیز و 60 تن سکنه دارد. آبش از چاه است و محصولش غلات و خرما و پیشۀ مردمش زراعت. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ص 231)
لغت نامه دهخدا
(خِ)
عمر بن محمدالناخلی الصوفی، مکنی به ابوالقاسم. از مردم بغداد بود و در دمشق سکونت گزید. وی از ابوالحسن المالکی و جز وی حدیث کند و ابونصر عبدالوهاب بن عبدالله المزنی الدمشقی از او روایت دارد. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(خِ)
منسوب است به ناخل. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
نان ناخنی، نانی که شاطر ناخنها در آن فرو برد تا برشته تر و پخته تر شود. (یادداشت مؤلف). رجوع به ناخنکی شود
لغت نامه دهخدا
تیره ای از ایل بلوچ، (جغرافیای سیاسی کیهان ص 93)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناتی
تصویر ناتی
بر آینده، بلند
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به ناخن. یا نان ناخنی. نانی که شاطر ناخنها را در آن فرو برد تا برشته تر وپخته تر شود، استخوانی است زوج که در عقب زایده صعودی فک اعلی قرارگرفته و در تشکیل جدار داخلی کاسه چشم و جدار خارجی حفره بینی شرکت مینماید. شکل این استخوان مانند تیغه چهار گوشی است که از خارج بداخل مسطح و دارای دو سطح (خارجی - داخلی) و چهار کنار (فوقانی - تحتانی - قدامی - خلفی) است. ضخامت این استخوان فاقدحفره وسینوس است و از یک تیغه نسج متراکم استخوانی بوجود آمده است عظم دمعه استخوان اشکی، ناخنکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
ذهنيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
Cognitive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
cognitif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بیماری، مریضی، در مقام نفرین به کار رود، لفظی عام جهت
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
קוגניטיבי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
cognitivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
когнитивный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
kognitiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
когнітивний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
poznawczy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
认知的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
cognitivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
cognitivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
cognitief
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
認知的
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ساختگی، ساختار یافته، تصنّعی، ساختاری
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
संज्ञानात्मक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
kognitif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
ادراکی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
জ্ঞানীয়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
เชิงรับรู้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
kiakili
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
인지의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شناختی
تصویر شناختی
bilişsel
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی