جدول جو
جدول جو

معنی ناتالی - جستجوی لغت در جدول جو

ناتالی
ملکۀ سابق سربی است (1941-1859 میلادی)، پدرش سرهنگ کشکو روسی و مادرش شاهزاده خانم رومانی، پولشری استوردزا بود، وی به سال 1875 میلادی با پادشاه میلان ازدواج کرد و الکساندر از او متولد گشت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نادعلی
تصویر نادعلی
(پسرانه)
علی را بخوان، نام دعایی است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از لاتاری
تصویر لاتاری
نوعی بازی بخت آزمایی مثلاً بلیت لاتاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاتاری
تصویر تاتاری
از مردم تاتار، تهیه شده به وسیلۀ قوم تاتار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اتالیق
تصویر اتالیق
مربی، لله، نگهبان، محافظ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
بی زوری، ضعف، رنجوری
فرهنگ فارسی عمید
(نِ)
نام یکی از دوازده پسر یعقوب. (یادداشت مؤلف) :
ز بلهان دو فرزند مردانه بود
هنرمند نفتالی و دانه بود.
شمسی (یوسف و زلیخا از یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
ابوعبدابراهیم بن حسین الناتلی از مشاهیر رجال قرن چهارم شاگرد ابوالفرج بن الطیب و استاد ابوعلی سینا بود که در منطق و ادبیات دست داشت... ناتلی کتابی در کمیت عمر طبیعی نیز نوشت. وی در اواخر قرن چهارم شهرت داشت و بعد از آن خبری از او در دست نیست. (علوم عقلی در اسلام ص 206). مردی حکیم بود و شیخ الرئیس ابوعلی سینا نزد او قواعد منطق را تلمذ کرد. صاحب تتمۀ صوان الحکمه از قول ابن سینا آرد: ازاو قوانین منطق را فرا گرفتم و به مسائل و غوامضی برخوردم که ناتلی را به تعجب افکند. (تتمۀ صوان الحکمه ص 22). و نیز مؤلف همین کتاب آرد: از ناتلی رسالۀ لطیفی دیدم در ’وجود و شرح اسمه’ و این رساله میرساند که وی در این فن متبحر بوده و بغایت قصوای علم الهیات رسیده بوده است و نیز رسالۀ دیگری از او دیدم در ’علم اکسیر’ که ابوعلی جز در کتاب مقتضیات سبعه از آن نامی نبرده است. (تتمۀ صوان الحکمه ص 22)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
منسوب است به ناتل از بلاد نواحی آمل طبرستان. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
یکی از شهرهای برزیل و پایتخت حکومت نشین ریوگراند دو نورت و از بنادر مهم اقیانوس اطلس است، در دهانۀ رود خانه ریوگرانددونورت واقع و دارای 948000 تن جمعیت است، صنایع غذائی و بافندگی در آن رواج دارد
ولایتی است در ساحل جنوب شرقی افریقا، سابقاً مستعمرۀ انگلیس بود، مساحت آن 92000 کیلومتر مربع و جمعیتش 2408400 نفر است، شهر عمده آن دوربان است، محصول و صادرات آنجا نیشکر، چای، قهوه و پنبه است
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
ناخرسند آنکه راضی نیست ناخشنود مقابل راضی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناسازی
تصویر ناسازی
مخالفت، دشمنی، ستیزه خوئی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناسالم
تصویر ناسالم
مریض، رنجور، علیل، دردمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
بی قوتی بی زوری ضعف، رنجوری بیماری، ضعف و بی حالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازایی
تصویر نازایی
نازا بودن سترونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناداری
تصویر ناداری
تهیدستی فقر، پریشان حالی بی نوایی
فرهنگ لغت هوشیار
عدم معرفت بی اطلاعی جهل: نیکنامی خواهی ای دل، بابدان صحبت مدار خودپسندی جان من، برهان نادانی بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نااصلی
تصویر نااصلی
بداصلی بد نژادی، بداخلاقی فرومایگی، تقلب
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده فریبکاری ترفندگری حیله گری مکاری: بانگ درویشان و محتاجان نیوش تا نگیرد بانگ محتالیت گوش. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متتالی
تصویر متتالی
در پی آیند در پی یکدیگر شونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناسالمی
تصویر ناسالمی
عیبناکی، ناتندرستی بیماری، ناسازگاری، مضربودن، نابکاری آشوب طلبی
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به تاتار از مردم تاتار، زبان تاتاران. یا اسب تاتاری. اسبی که در زمین تاتار نشو نما کند، اسب تیز رو. یا مشک تاتاری. مشکی که از بلاد تاتار آورند و آن بسیار نیک است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاتاری
تصویر لاتاری
بخت آزمایی. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتقالی
تصویر انتقالی
هرچیز منتقل شده، چکهای انتقالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باتاوی
تصویر باتاوی
تو سرخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باقالی
تصویر باقالی
یونانی کالوسک با سمر غول کوشک از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
شوهر مادر قایم مقام پدر، لالا لله موء دب، نگهبان حامی حافظ، منصبی در عهد صفویه
فرهنگ لغت هوشیار
پیوستی چسبی پیوسته مداوم علی الدوام، پیوستگی و چسبندگی شی هادی در مسیر الکتریسیته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناتمامی
تصویر ناتمامی
نافرجامی، خامی ناآزمودگی کیفیت ناتمام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناراضی
تصویر ناراضی
نا خشنود
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
عجز، ضعف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نادانی
تصویر نادانی
جهل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناسازی
تصویر ناسازی
مغایرت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناسانی
تصویر ناسانی
تفاوت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آناتاوی
تصویر آناتاوی
بی استعدادی
فرهنگ واژه فارسی سره