عمل و چگونگی ناسازنده، ناسازگاری. عدم توافق. سازگار نبودن: و هر قبیله ای از ایشان را مهتری بوده از ناسازندگی با هم. (حدود العالم)
عمل و چگونگی ناسازنده، ناسازگاری. عدم توافق. سازگار نبودن: و هر قبیله ای از ایشان را مهتری بوده از ناسازندگی با هم. (حدود العالم)