جدول جو
جدول جو

معنی نابرازنده - جستجوی لغت در جدول جو

نابرازنده(دَرْ بُ)
که برازنده نیست
لغت نامه دهخدا
نابرازنده
آنکه برازنده ولایق نیست
تصویری از نابرازنده
تصویر نابرازنده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از افرازنده
تصویر افرازنده
بلند کننده، بالابرنده
فرهنگ فارسی عمید
(دُ مَ گُ)
چیزی که مؤثر و کارگر نباشد. (ناظم الاطباء)، ناسازگار. بدسلوک. بدرفتار: مردمانش (مردم غور) بدخواند و ناسازنده و جاهل. (حدود العالم)، ضد. ناموافق. مخالف: ماده چیزیست فراز هم آورده از چهار مایۀ با یکدیگر ناسازنده و ناگنجنده. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
که چرانده نشده باشد. مزرعه و علفزاری که مواشی و اغنام در آن هنوز به چرا نرفته باشند
لغت نامه دهخدا
(اَ زَ دَ / دِ)
بلندکننده، سخن بد گفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، غیبت کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). غیبت کسی کردن. (آنندراج) ، شتر خردسال دادن، تنک و باریک گردانیدن شمشیر را، تیز کردن شمشیر را، فرش گستردن جهت کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). گسترانیدن. (تاج المصادر بیهقی) ، فراشناک گردیدن جای، قفل کردن در را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). در قفل کردن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(دُمْ بَ / بِ وَ)
ناهراس. بی باک. نترس
لغت نامه دهخدا
(دَ نَ)
ناگداز. ناگدازا. که آتش بر وی کار نکند و نگدازدش. ناگداختنی: یکی یاقوت که از گوهرها قسمت آفتاب است و شاه گوهرهای ناگدازنده است و هنر وی آنک شعاع دارد و آتش بر وی کار نکند. (نوروزنامه)
لغت نامه دهخدا
(فُ تَ / تِ)
مجتمع. غیرمنتشر. نامتفرق. مقابل پراکنده
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناگراینده
تصویر ناگراینده
میل ناکننده: (وشک نیست که زمان ناگراینده جزوی بود ازآن زمان گراینده)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناگدازنده
تصویر ناگدازنده
آنچه که آتش آنراذوب نکند ناگداختنی: (گفتندازجواهرفسرده ناگدازنده نخست یاقوت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناسازنده
تصویر ناسازنده
بدسلوک، بدرفتار، جاهل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برازنده
تصویر برازنده
متناسب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
عدم الملاءمة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
Unworthily
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
indignement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
indegnamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
de forma indigna
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
indignamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
niegodnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
недостойно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
негідно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
onwaardig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
unwürdig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
غیر مستحق طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
अव्यवस्थित रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
อย่างไม่คู่ควร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
secara tidak layak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
בצורה בלתי ראויה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
不適切に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
不值得地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
kwa njia isiyo na thamani
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
değersiz bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
অযথাযথভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نابرازندگی
تصویر نابرازندگی
부적절하게
دیکشنری فارسی به کره ای