جدول جو
جدول جو

معنی ناباکی - جستجوی لغت در جدول جو

ناباکی
بی باکی. تهور. جسارت. بی احتیاطی. بی پروائی. باک نداشتن. نترسی. بی احتیاطی. دلیری: و او کودکی بیست و دو ساله بود و در سیاست و ناباکی و تدبیر پادشاهی بغایت کمال بود. (کتاب النقض ص 385). همه عاقلان دانند که تو شاه اسکندری (نه رسول او... این چنین ناباکی بسیار مکن که کارها همه وقت راست نیاید. (اسکندرنامه نسخۀ خطی سعید نفیسی).
الهی نگیری به ناباکیم
که آلوده دامن ز ناپاکیم.
نزاری قهستانی (دستورنامۀ چ روسیه ص 74)
لغت نامه دهخدا
ناباکی
بی باکی، تهور: (و او کودکی بیست و دو ساله بود و درسیاست و ناباکی و تدبیرپادشاهی بغایت کمال بود) (در عقوبت ایشان را بدان فسادهای ایشان و ناباکی ایشان در کشتن یحیی و زکریالله)
تصویری از ناباکی
تصویر ناباکی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
چرکینی، آلودگی، کنایه از بدکاری، کنایه از همراه با شهوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناباک
تصویر ناباک
بی باک، بی ترس، بی پروا، ناباک دار
فرهنگ فارسی عمید
بی باک، بی ترس، بی پروا، دلیر، (ناظم الاطباء)، متهور، جسور، بی واهمه، نترس، بی بیم، بی احتیاط:
دلش تیزتر گشت و ناباک شد
گشاده زبان سوی ضحاک شد،
فردوسی،
دوات و قلم خواست ناباک زن
به آرام بنشست بارای زن،
فردوسی،
چو آواز بشنید ناباک زن
به خفتان رومی بپوشید تن،
فردوسی،
و لشکر از اتراک ناباک که نه پاک دانند و نه ناپاک، (جهانگشای جوینی ج 1 ص 76)،
کو دشمن شوخ چشم ناباک
تا عیب مرا به من نماید؟
(گلستان چ یوسفی، ص 131)
لغت نامه دهخدا
محال، مقابل ممکن، (از آنندراج) (برهان قاطع)، ضد ممکن، غیرمعقول، که قابل تعقل نباشد، (ناظم الاطباء)، برابر ممکن، (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
نادرستی. بداخلاقی. (ناظم الاطباء). خبث. خباثت. بدجنسی. نابکاری. بد سریرتی. شرارت. گربزی بیش از حد: و زنان ناقص عقل و دینند، از ناپاکی هر چه خواهند بکنند. (اسکندرنامه نسخۀ خطی).
خاقانیا به عبرت ناپاکی فلک
برخاک آن شهنشه کشور گذشتنی است.
خاقانی.
سری دیدم از مغز پرداخته
بسی سر به ناپاکی افراخته.
نظامی.
و به حقیقت ظلم و فتک و ناپاکی ایشان دولت سلطان را سبب انقطاع بود. (جهانگشای جوینی).
دلیر سیه نامه ای سخت دل
ز ناپاکی ابلیس از وی خجل.
سعدی.
، چرکینی. آلودگی. پلیدی. (ناظم الاطباء). پلشتی. دناست. قذارت، بدکاری. بدعملی. (ناظم الاطباء). آلوده دامنی. بی عفتی: و شومی آن ناپاکی او را دریافت و علت طاعون پدید آمد. (فارسنامۀ ابن بلخی ص 108).
در ایام پدر این ناجوانمرد
ز ناپاکی به پیوندم طمع کرد.
نظامی.
روان گشتش از دیده بر چهره جوی
که برگرد و ناپاکی از من [یوسف مجوی.
سعدی (بوستان).
، ناصافی. (ناظم الاطباء) ، زشتی. بدی، حیض. بی نمازی. قرء مقابل طهر، جنابت. جنب بودن، نجاست. نجسی. رجس
لغت نامه دهخدا
رودخانه ای است در ساحل شرقی افریقا در (کنیا) که در کنار مالیندی باقیانوس هند میریزد، راه آهن مومباز به بندر فلورانس درجنوب، موازی با این رودخانه کشیده شده است
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناباک
تصویر ناباک
دلیر، بی پروا، بی ترس، بی بیم و بی احتیاط بی باک گستاخ: (ولشکرازاتراک ناباک که نه پاک دانند و نه ناپاک)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
خباثت، بدجنسی، بداخلاقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
خباثت
فرهنگ واژه فارسی سره
بی عفتی، پلیدی، فجور، فسق، نانجیبی، آلودگی، غش، چرکینی، دناست، احتلام، جنابت
متضاد: پاکی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
النّجاسة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
Impurity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
impureté
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
примесь
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
ketidakmurnian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
impureza
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
impureza
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
پلیدی، ناخالصی، شنیعیت، ناپاکی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
ناپاکی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
สิ่งเจือปน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
זִהוּם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
домішка
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
不純物
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
杂质
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
uchafu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
불순물
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
zanieczyszczenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
অপবিত্রতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
अशुद्धता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
impurità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
Verunreinigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
verontreiniging
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
kirlilik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی