جدول جو
جدول جو

معنی نااندیشیده - جستجوی لغت در جدول جو

نااندیشیده
(اَ دَ / دِ)
مقابل اندیشیده. بدون تفکر و تعمق.
- سخن نااندیشیده، سخن نسنجیده. سخن ناسنجیده و بدون تأمل: سخن نااندیشیده مگوی تا در رنج نادانسته نیفتی. (سندبادنامه ص 339). کنیزک با خود اندیشید که سخن نااندیشیده گفتم. (سندبادنامه ص 71).
، نابیوسان. بدون مقدمه: مجلس کردند و اعیان و مقدمان و پیران در خرگاه بنشستند و رأی زدند و گفتند که نااندیشیده و نابیوسان، چنین حالی بیفتاد و این بخود ستدن محال باشد. (تاریخ بیهقی ص 497). امیرمحمود نااندیشیده بدان زودی امیر خراسان شد. (تاریخ بیهقی ص 656)
لغت نامه دهخدا
نااندیشیده
ناسنجیده بدون تفکر: (فتنه جنگهای نابیوسیده و کارهای نااندیشیده حادث گردد)
تصویری از نااندیشیده
تصویر نااندیشیده
فرهنگ لغت هوشیار
نااندیشیده
ناسنجیده، نسنجیده
متضاد: سنجیده
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اندیشیده
تصویر اندیشیده
اندیشه شده
فرهنگ فارسی عمید
(اَ دَ / دِ)
آنچه درباره آن فکر و اندیشه و تأمل ودقت کرده باشند: پادشاهان سخن اندیشیده گویند. (از اسکندرنامه نسخۀ سعید نفیسی). سخن اندیشیده باید گفتن و حرکت پسندیده باید کردن. (گلستان) ، محتشم. (از جهانگیری) (رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اِ رَکُ)
نااندیشیده. نیندیشیده. بلاتأمل. بی تفکر و تأمل. نسنجیده. رجوع به نیندیشیده شود
لغت نامه دهخدا