- ناامید
کسی که امید به نتیجۀ کاری یا حصول چیزی ندارد، درمانده، مایوس، بیچاره
معنی ناامید - جستجوی لغت در جدول جو
- ناامید (اُ)
آن که امید ندارد. کسی که رجا ندارد. مأیوس. (حاشیۀ برهان چ معین). ناامیدوار. خائب. مأیوس. نومید. آیس. قانط. نمید. یؤس. مأیوس:
وگر بازگرداندم ناامید
نباشد مرا روز با او سپید.
فردوسی.
تنش لرز لرزان بکردار بید
دل از جان شیرین شده ناامید.
فردوسی.
به ایرانیان برنتابید شید
دل پهلوانان شده ناامید.
فردوسی.
کودکان ناامید گشتند و صیدی راقید نتوانستند کرد. (سندبادنامه ص 335).
سیاه مرا هم تو گردان سپید
مگردانم از درگهت ناامید.
نظامی.
گفت چو هستم ز جهان ناامید
روی سیه بهتر و دندان سفید.
نظامی.
ناامیدم مکن از سابقۀ روز ازل
تو چه دانی که پس پرده که خوب است و که زشت.
حافظ.
، درمانده و بیچاره و لاعلاج. (ناظم الاطباء) ، در تداول عام، محروم. بی نصیب
وگر بازگرداندم ناامید
نباشد مرا روز با او سپید.
فردوسی.
تنش لرز لرزان بکردار بید
دل از جان شیرین شده ناامید.
فردوسی.
به ایرانیان برنتابید شید
دل پهلوانان شده ناامید.
فردوسی.
کودکان ناامید گشتند و صیدی راقید نتوانستند کرد. (سندبادنامه ص 335).
سیاه مرا هم تو گردان سپید
مگردانم از درگهت ناامید.
نظامی.
گفت چو هستم ز جهان ناامید
روی سیه بهتر و دندان سفید.
نظامی.
ناامیدم مکن از سابقۀ روز ازل
تو چه دانی که پس پرده که خوب است و که زشت.
حافظ.
، درمانده و بیچاره و لاعلاج. (ناظم الاطباء) ، در تداول عام، محروم. بی نصیب
- ناامید
مایوس، نومید، خائب
- ناامید ((اُ))
آن که امید ندارد، درمانده، بیچاره
- ناامید
آیس محروم، دلزده، دلسرد، مایوس، محروم، نومید، وازده
متضاد: امیدوار متوقع منتظر
متضاد: امیدوار متوقع منتظر
- ناامید
خائب الأمل
- ناامید
Despairing, Desperate, Despondent, Disaffected, Disappointed, Discouraged, Disillusioned, Crestfallenly, Despondently, Frustrated
- ناامید
abattu, désespéré, de manière découragée, désillusionné, déçu, découragé, frustré
- ناامید
עצוב , יָאוּשׁ , דַּכּוּא , מיואש , מאוכזב , מיואש , מאוכזב , מאוכזב
- ناامید
ناامید
- ناامید
مایوس ہو کر , ناامید , مایوسی کے ساتھ , مایوس , بے ایمان , مایوس
- ناامید
หมดหวัง , สิ้นหวัง , เศร้า , อย่างหมดหวัง , ผิดหวัง , ท้อแท้ , ผิดหวัง , ท้อแท้
- ناامید
dengan kecewa, putus asa, dengan putus asa, kecewa, frustrasi
- ناامید
kwa huzuni, kukata tamaa, kutojaliwa, kwa kukata tamaa, kupoteza matumaini, kutokewa na matumaini, kutisha
- ناامید
落胆して , 絶望的な , 落胆した , 落ち込んで , 失望した , 幻滅した , フラストレーション
- ناامید
沮丧地 , 绝望的 , 沮丧的 , 失望的
- ناامید
실망스럽게 , 절망적인 , 의기소침한 , 낙담하며 , 실망한 , 환멸을 느낀 , 좌절한
- ناامید
morali bozuk bir şekilde, umutsuz, umutsuzca, hayal kırıklığına uğramış, cesareti kırılmış
- ناامید
হতাশাগ্রস্তভাবে , নিরাশ , বিষণ্ণ , হতাশভাবে , হতাশ , হতাশ
- ناامید
निराशाजनक रूप से , निराश , निराशाजनक रूप से , निराश
- ناامید
abbattuto, disperato, deluso, scoraggiato, disilluso, frustrato
- ناامید
niedergeschlagen, verzweifelt, desillusioniert, enttäuscht, entmutigt, frustriert
- ناامید
terneergeslagen, wanhopig, moedeloos, ontmoedigd, teleurgesteld, gedesillusioneerd, gefrustreerd
- ناامید
зневірено , відчайдушний , безнадійний , розчарований , зневірений
- ناامید
уныло , отчаявшийся , подавленный , разочарованный , обескураженный
- ناامید
przygnębiony, rozpaczy, rozczarowany, zniechęcony, sfrustrowany
- ناامید
abatido, desesperado, desolado, desalentadamente, desilusionado, decepcionado, desanimado, frustrado
- ناامید
abatido, desesperado, desanimado, desalentadamente, desiludido, desapontado, frustrado
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Demoralization, Desperateness, Desperation, Disappointment, Discouragement, Disenchantment, Disheartenment, Hopelessness, Despair
desmoralização, desespero, decepção, desânimo, desencanto, desesperança
desmoralización, desesperación, decepción, desaliento, desencanto, desánimo, desesperanza
demoralizacja, rozpacz, rozczarowanie, zniechęcenie, beznadzieja