جدول جو
جدول جو

معنی میکرون - جستجوی لغت در جدول جو

میکرون
واحد اندازه گیری طول اشیای کوچک، برابر با یک هزارم میلی متر
تصویری از میکرون
تصویر میکرون
فرهنگ فارسی عمید
میکرون(رُ)
واحد اندازه گیری قطر سلولها و میکربها و دیگر ذرات ذره بینی
لغت نامه دهخدا
میکرون
یک هزارم میلی متر
تصویری از میکرون
تصویر میکرون
فرهنگ لغت هوشیار
میکرون((رُ))
واحد طول برابر یک میلیونم متر
تصویری از میکرون
تصویر میکرون
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جانور ذره بینی که در همه جا پیدا می شود و باعث تولید یا سرایت بیماری در انسان و حیوان می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیکران
تصویر شیکران
شوکران، مادۀ سمّی خطرناک که از ریشه گیاهی شبیه جعفری با شاخه های چتری و گل های سفید به همین نام به دست می آید، دورس، تفت، بیخ تفت، تودریون، شبیبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میکرو
تصویر میکرو
نوعی پارچۀ نرم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میلیون
تصویر میلیون
عدی معادل هزارهزار، دو کرور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیکران
تصویر بیکران
بی کرانه، بی پایان، نامحدود
فرهنگ فارسی عمید
(رُ فُ)
میکرفن. میکرفون. گوشی. آلتی که ارتعاشات صوتی را به تموجات الکتریکی تبدیل کند. بلندگو
لغت نامه دهخدا
(رُ)
رجوع به میکرب شود
لغت نامه دهخدا
(رُ فُ)
میکروفن. رجوع به میکروفن شود
لغت نامه دهخدا
(مَ کَ)
دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را مأخوذ از ایتالیائی و معادل کلمه ماکارونی آورده است. و رجوع به دزی ج 2 ص 602 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از میلیون
تصویر میلیون
فرانسوی وسان سد بیور هزارهزار دوکرور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میکروفون
تصویر میکروفون
بلند گو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میسیون
تصویر میسیون
هیئت اعزامی، هیئت مامورین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منکرین
تصویر منکرین
جمع منکر، نیگرایان منبلان نا خستویان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مذکرین
تصویر مذکرین
جمع مذکر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محضرون
تصویر محضرون
آمدگان بود گان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مایکون
تصویر مایکون
آنچه خواهد بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماکرین
تصویر ماکرین
جمع ماکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلیکرون
تصویر کلیکرون
یونانی تازی گشته تره تیزک از گیاهان تره تیزک
فرهنگ لغت هوشیار
لاتینی تازی گشته سربار اکسید ملحی سرب را گویند وبصورت گردی (پودری) سرخ رنگ و درآب غیرمحلول است. در برابر حرارت به اکسید قلیایی سرب میباشد وبنام ماسیکومشهوراست تبدیل میشود. ماده اخیربصورت بلورهای قرمزونارنجی متبلور میگردد و آنرا لیتارژ نامند چون رنگ ظاهری آن شبیه شنگرف است (شنگرف سولفور دوظرفیتی جیوه است) و همان مورد استعمال را درنقاشی دارد. دراغلب ماخذ قدیم آنرا باشنگرف اشتباه کرده اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امیرون
تصویر امیرون
علف خبر کش گل قاصدک
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است علفی و دو ساله از تیره چتریان به ارتفاع 8، تا 5، 1 متر که به حد وفور در اماکن سایه دار و در کنار رودخانه های نقاط مختلف می روید. ساقه اش راست و بدون کرک است و بر روی ساقه و دمبرگ لکه هایی برنگ قهوه یی قرمز دیده می شود. برگهایش متناوب و بزرگ و شفاف و دارای بریدگی های بسیار است ولی وضع متناوب برگها به تدریج که به انتهای ساقه می رسد به هم خورده به صورت متقابل در می آید رنگ برگها در سطح فوقانی پهنک سبز شفاف و در سطح تحتانی سبز کم رنگ است. گلهایش کوچک و سفید رنگند. در شوکران 5 آلکالوئید یافت می شود. میوه شوکران در استعمال داخلی دارای اثر آرام کننده و ضد تشنج است. این گیاه در اکثر نقاط آسیا و اروپا و افریقا به فراوانی می روید و در تمام نقاط ایران نیز (خصوصا خراسان و فارس) بوفور دیده می شود شوکران یونانی دورس طحما شیکران صرو بالداران قونیون بیوک بالدیران شورکران آنتنی درست بسبس بری شوکیران. توضیح 1 سقراط حکیم یونانی به وسیله عصاره میوه این گیاه مسموم شد، توضیح 2 در برخی کتب بیخ تفت را مرادف با شکران یا ریشه شوکران ذکر کرده اند در حالی که تفت گیاه دیگریست و ارتباطی با شوکران ندارد. یا شوکران آبی. گونه ای شوکران که علفی و پایاست و ارتفاعش تا 3، 1 متر میرسد و در مردابها و نواحی آبگیر مناطق شمالی نیمکره می روید. ریزوم آن متورم و بیضوی و حجیم است و چون عرضا قطع شود شیره نا مطبوعی برنگ مایل به زرد از آن خارج می شود. از اختصاصات این گیاه آنست که اولا بر خلاف شوکران کبیر ساقه اش فاقد لک است و ثانیا پایه اشعه چتر اصلی آن بدون گریبانه است. بوی آن شبیه کرفس و طعمش جعفری است. گلهایش کوچک و سفید رنگند. ساقه زیرزمینی این گیاه سمی و خطرناک است مسمومیت حاصل از عصاره این گیاه مزبور عوارض شدیدی را در انسان تولید می کند که منجر به مرگ می شود جقوطه فیروزا صوبالدیرانی قاتل البقر شیکران آبی شیکران مائی شوکران مائی. یا شوکران باغی. شوکران صغیر. یا شوکران نابستانی. شوکران صغیر. یا شوکران صغیر. گونه ای شوکران که ارتفاعش از شورکان آبی کمتر و ریشه اش دوکی شکل و ساقه اش شفاف و بی کرک و دارای خطوط قابل تشخیص است. به علاوه گاهی بر روی آن خطوط یا لکه های برنگ قرمز دیده می شوند. برگهایش نرم برنگ سبز تیره و گلهایش سفید رنگ است. برای این گیاه اثر دارویی شناخته نشده و نیز بر خلاف شوکران کبیر فاقد مواد سمی است اگر چه دارای مقادیر بسیار کمی کونیسین می باشد کزبره الثعلب کرفس الکلاب جعفری زهری شوکران بستانی شوکران باغی بقدونس کاذب. یا شوکران مائی. شوکران آبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیکران
تصویر سیکران
پارسی تازی گشته شوکران از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیکران
تصویر بیکران
بی نهایت، بی حد
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی خردک واحد اندازه گیری قطر سلولها و میکربهاو دیگرذرات ذره بینی. یک میکرن معادل با 1000، 1 میلیمتراست و آنرا با حرف (به یونانی مو تلفظ میشود) نمایش میدهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میکروب
تصویر میکروب
جانوران ذره بینی بسیار کوچک که باعث بیماری می گردند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میکروب
تصویر میکروب
((رُ))
میکرب، جانداران ریز ذره بینی که در آب، هوا و خاک و غیره وجود دارند و تولید بیماری های گوناگون می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیکران
تصویر بیکران
((کَ))
بی پایان، نامحدود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میلیون
تصویر میلیون
((دِ))
ملیون، هزار هزار (1000000)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیکران
تصویر بیکران
بی پایان، لایتناهی
فرهنگ واژه فارسی سره
مهربان، نام چشمه و قنات و رودی در نکا رستم کلای بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع میان دورود ساری
فرهنگ گویش مازندرانی