از فرق غلاه که امیرالمؤمنین و حضرت رسول هر دو را نبی میدانستندولی محمد بن عبدالله را در الوهیت مقدم میشمردند در مقابل عینیه که این حق تقدم را به علی (ع) نسبت میدادند. (خاندان نوبختی ص 265) (از ملل و نحل شهرستانی)
از فرق غلاه که امیرالمؤمنین و حضرت رسول هر دو را نبی میدانستندولی محمد بن عبدالله را در الوهیت مقدم میشمردند در مقابل عینیه که این حق تقدم را به علی (ع) نسبت میدادند. (خاندان نوبختی ص 265) (از ملل و نحل شهرستانی)
بنت حابس التمیمیه. اخت الاقرع بن حابس الصحابی المشهور هی ام غالب بن صعصعه بن معاویه والد الفرزدق الشاعر المشهور. له ادراک و قد ذکرها الفرزدق فی مرثیه ابیه حیث یقول: ابی الصبر انی لااری البدر طالعا و لا الشمس الا ذکرتنی بغالب شبیهین کانا لابن لیلی و من یکن شبیه ابن لیلی یلج ضوءالکواکب. (الاصابه ج 8 ص 184)
بنت حابس التمیمیه. اخت الاقرع بن حابس الصحابی المشهور هی ام غالب بن صعصعه بن معاویه والد الفرزدق الشاعر المشهور. له ادراک و قد ذکرها الفرزدق فی مرثیه ابیه حیث یقول: ابی الصبر انی لااری البدر طالعا و لا الشمس الا ذکرتنی بغالب شبیهین کانا لابن لیلی و من یکن شبیه ابن لیلی یلج ضوءالکواکب. (الاصابه ج 8 ص 184)
تمیمیه. دختر ابوالحسین. شاعرۀ اندلسی. وی در کودکی شعر و ادب آموخت و آنگاه که پدر وی درگذشت او دوشیزه بود و شوی و سرپرست و وسیلۀ معاش نداشت. و از این رو قصیده ای بساخت و به حکم بن عبدالرحمان پادشاه اندلس به قرطبه فرستاد. و از آن قصیده است: انی الیک اباالعاصی موجعه اباالحسین سقته الواکف الدیم قد کنت ارتع فی نعماه عاکفه فالیوم آوی الی نعماک یا حکم انت الامام الذی انقاد الانام له و ملکته مقالید النهی الامم لا شی ٔ اخشی اذا ما کنت لی کنفا آی الیه و لا یعرولی العدم لازلت بالعزه القعساء مرتدیا حتی تذل الیک العرب و العجم. و حکم را شعر او خوش آمد و به عامل خویش فرمان کرد تا او را مواجب مرتب مقرر دارند و ساز و سامان و جهیزی نیکو بخشید. و نیز به زمان حکومت عبدالرحمان پسر حکم، حسانه به شکایت از حاکم البیره به قرطبه شد و بتوسط زنی ازحرم به خدمت عبدالرحمان راه یافت و در این وقت عبدالرحمان را طرب و سروری بود و حسانه بدو گفت که دختر ابوالحسین شاعر است. پس عبدالرحمان وی و پدرش را بشناخت و سپس حسانه قطعۀ ذیل را انشاد کرد: الی ذی الندی و المجد سارت رکائبی علی شحط تصلی بنار الهواجر لیجبر صدعی انه خیر جابر و یمنعنی من ذی الظلامه جابر فأنی و ایتامی بقبضه کفه کذی ریش اضحی فی مخالب کاسر جدیر لمثلی ان یقال مروعه لموت ابی العاصی الذی کان ناصری سقاه الحیاء لوکان حیاء لما اعتدی علی زمان باطش بطش قادر ایمحو الذی خطته یمناه جابر لقد سام بالاملاک احدی الکبائر. و چون از خواندن ابیات فارغ شد، خط حکم پدر عبدالرحمان را بیرون کرد و به دست عبدالرحمان داد و شکوای خویش به تمام بگفت و عبدالرحمان بر او رقت آورد و خط پدر بستد و ببوسید و بر چشم نهاد و گفت ابن لبید تا بدانجا خویشتن را گم کرده است که حتی به نقض رأی و فرمان پدر ما نیز جسارت میورزد لکن ما عهد پدر را نگاه میداریم و براه و روش او میرویم ابن لبید را نیز برای تو عزل کردیم، بازگرد و بسر ضیعت خویش شو، و هم بخط خویش مانند حکم پدر توقیعی کرد و حسانه دست وی ببوسید و بازگشت و قصیده ای در مدح عبدالرحمان بدو فرستاد که ابیات ذیل از آن قصیده است: ابی الهشامین خیرالناس مأثره و خیر منتجع یوماً لرواد ان هزّیوم الوغی اثناء صعدته روی انابیها من صرف فرصاد قل للامام ایا خیرالوری نسباً مقابلا بین آباء و اجداد جودت طبعی ولم ترض الظلامه لی فهاک فضل ثاء رائح غاد فأن اقمت ففی نعماک عاطفه وان رحلت فقد زودتنی زادی
تمیمیه. دختر ابوالحسین. شاعرۀ اندلسی. وی در کودکی شعر و ادب آموخت و آنگاه که پدر وی درگذشت او دوشیزه بود و شوی و سرپرست و وسیلۀ معاش نداشت. و از این رو قصیده ای بساخت و به حکم بن عبدالرحمان پادشاه اندلس به قرطبه فرستاد. و از آن قصیده است: انی الیک اباالعاصی موجعه اباالحسین سقته الواکف الدیم قد کنت ارتع فی نعماه عاکفه فالیوم آوی الی نعماک یا حکم انت الامام الذی انقاد الانام له و ملکته مقالید النهی الامم لا شی ٔ اخشی اذا ما کنت لی کنفا آی الیه و لا یعرولی العدم لازلت بالعزه القعساء مرتدیا حتی تذل الیک العرب و العجم. و حکم را شعر او خوش آمد و به عامل خویش فرمان کرد تا او را مواجب مرتب مقرر دارند و ساز و سامان و جهیزی نیکو بخشید. و نیز به زمان حکومت عبدالرحمان پسر حکم، حسانه به شکایت از حاکم البیره به قرطبه شد و بتوسط زنی ازحرم به خدمت عبدالرحمان راه یافت و در این وقت عبدالرحمان را طرب و سروری بود و حسانه بدو گفت که دختر ابوالحسین شاعر است. پس عبدالرحمان وی و پدرش را بشناخت و سپس حسانه قطعۀ ذیل را انشاد کرد: الی ذی الندی و المجد سارت رکائبی علی شحط تصلی بنار الهواجر لیجبر صدعی انه خیر جابر و یمنعنی من ذی الظلامه جابر فأنی و ایتامی بقبضه کفه کذی ریش اضحی فی مخالب کاسر جدیر لمثلی ان یقال مروعه لموت ابی العاصی الذی کان ناصری سقاه الحیاء لوکان حیاء لما اعتدی علی زمان باطش بطش قادر ایمحو الذی خطته یمناه جابر لقد سام بالاملاک احدی الکبائر. و چون از خواندن ابیات فارغ شد، خط حکم پدر عبدالرحمان را بیرون کرد و به دست عبدالرحمان داد و شکوای خویش به تمام بگفت و عبدالرحمان بر او رقت آورد و خط پدر بستد و ببوسید و بر چشم نهاد و گفت ابن لبید تا بدانجا خویشتن را گم کرده است که حتی به نقض رأی و فرمان پدر ما نیز جسارت میورزد لکن ما عهد پدر را نگاه میداریم و براه و روش او میرویم ابن لبید را نیز برای تو عزل کردیم، بازگرد و بسر ضیعت خویش شو، و هم بخط خویش مانند حکم پدر توقیعی کرد و حسانه دست وی ببوسید و بازگشت و قصیده ای در مدح عبدالرحمان بدو فرستاد که ابیات ذیل از آن قصیده است: ابی الهشامین خیرالناس مأثره و خیر منتجع یوماً لرواد ان هزّیوم الوغی اثناء صعدته روی انابیها من صرف فرصاد قل للامام ایا خیرالوری نسباً مقابلا بین آباء و اجداد جودت طبعی ولم ترض الظلامه لی فهاک فضل ثاء رائح غاد فأن اقمت ففی نعماک عاطفه وان رحلت فقد زودتنی زادی
قصبه ای است مرکز بخش میمه تابع شهرستان کاشان با 2300 تن سکنه، واقع در 100هزارگزی اصفهان و 316هزارگزی تهران سر راه شوسۀ تهران - اصفهان. مختصات جغرافیایی آن به شرح زیر است: طول 51 درجه و 50 دقیقه - عرض 33 درجه و 26 دقیقه و 30 ثانیه. ارتفاع 2012 گز. همه ادارات و حدود 30 باب دکان و پمپ بنزین و قلعۀ خرابه ای از آثار قدیم دارد. در فصل زمستان عده ای از مردم برای کارگری به تهران می روند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3). نام قریه ای از مضافات اصفهان واقع در بلوک جوشقان. (ناظم الاطباء)
قصبه ای است مرکز بخش میمه تابع شهرستان کاشان با 2300 تن سکنه، واقع در 100هزارگزی اصفهان و 316هزارگزی تهران سر راه شوسۀ تهران - اصفهان. مختصات جغرافیایی آن به شرح زیر است: طول 51 درجه و 50 دقیقه - عرض 33 درجه و 26 دقیقه و 30 ثانیه. ارتفاع 2012 گز. همه ادارات و حدود 30 باب دکان و پمپ بنزین و قلعۀ خرابه ای از آثار قدیم دارد. در فصل زمستان عده ای از مردم برای کارگری به تهران می روند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3). نام قریه ای از مضافات اصفهان واقع در بلوک جوشقان. (ناظم الاطباء)
مویز، (ناظم الاطباء) (آنندراج) (برهان)، انگور خشک کرده، (ناظم الاطباء)، انگور خشک شده، (برهان)، میویز، زبیب، نوعی کشمش، کشمش: آنها که اسیر عقل و تمییز شدند در حسرت هست و نیست ناچیز شدند رو باخبری ز آب انگور گزین کاین بی خبران به غوره میمیزشدند، (منسوب به خیام از آنندراج)، رجوع به مویز شود
مویز، (ناظم الاطباء) (آنندراج) (برهان)، انگور خشک کرده، (ناظم الاطباء)، انگور خشک شده، (برهان)، میویز، زبیب، نوعی کشمش، کشمش: آنها که اسیر عقل و تمییز شدند در حسرت هست و نیست ناچیز شدند رو باخبری ز آب انگور گزین کاین بی خبران به غوره میمیزشدند، (منسوب به خیام از آنندراج)، رجوع به مویز شود
یکی از پرده های کرۀ چشم مهره داران است که بین دو پردۀ دیگر قرار دارد و شامل رگهای خونی و مواد رنگین است. (از فرهنگ اصطلاحات علمی). طبقۀ عروقی رنگ دانه داری است که پنج ششم خلفی کرۀچشم را می پوشاند و ادامۀ آن در جلوی چشم، عنبیه نام دارد. این طبقه بین صلبیه از خارج و شبکیه از داخل قرار دارد و مانع عبور پرتوهای نور است. (از فرهنگ پزشکی تألیف مرندی). پرده ای است عروقی که بافت اصلیش از نسج ملتحمه است و در زیر پردۀ صلبیه قرار گرفته و بنابراین دومین طبقۀ کرۀ چشم را می سازد. در طبقۀ مشیمیه عروق دموی زیاد قرار دارد که به هم پیوندشده و شبکۀ شعریۀ درهمی را تشکیل میدهند. سایر قسمتهای چشم از این عروق تغذیه می کنند... در دو سطح مشیمیه دانه های ریز سیاهرنگی موجود است و بهمین جهت چشم بمنزلۀ اطاق تاریکخانه ای می ماند. (از فرهنگ فارسی معین). پردۀ رگی که روی سطح درونی نیام جای گرفته و در همه جا کلفتی آن یکسان نمی باشد. در عقب که نازکتر است مشیمیه نامیده می شود. و این پرده که در واقع غذا دهنده چشم می باشد دارای دانه های کوچک سیاهرنگی (رنگ دانه) است که چشم را به تاریک خانه کوچکی شبیه می کند. (از بیماری های چشم و درمان آن، تألیف باستان). قسمتی است که کاملاً عروقی بوده و 13 خلفی کرۀ چشم را در فاصله بین صلبیه (در خارج) و شبکیه (در داخل) اشغال می نماید و حد قدامی آن 6 تا 7 میلیمتر تا قرنیه فاصله دارد. سطح خارجی آن قهوه ای رنگ و مجاور سطح داخلی صلبیه می باشد و از آن به آسانی مجزا می گردد و بین این دو پرده نسج سلولی بنام تیغۀ نازک قرار دارد و از آن عروق چشم از پرده ای به پردۀ دیگر عبور می نماید. سطح داخلی سیاهرنگ و مجاور شبکیه بوده ولی باآن چسبندگی ندارد و در قسمت خلفی مشیمیه سوراخی است که از آن عصب باصره می گذرد که مجاور سوراخ نظیرش درروی صلبیه می باشد و به آن چسبندگی دارد. در طرف جلو، مشیمیه با منطقۀ مژگانی یکی شده و به شکل خط مدوری است بنام دایرۀ دندانه دار که فاصله آن تا قرنیه 6 تا 7 میلیمتر است. (از کالبدشناسی انسانی ص 238). - مشیمیۀ محیط جنین، کیسه ای که اطراف جنین را در انسان و حیوانات ذی فقار فرامی گیرد. این کیسه که بنام حفرۀ آمنیوتیک نیز موسوم است، جدارش دارای دو برگه است: برگۀ داخلی دارای اصل مزودرمی است، و برگۀ خارجی دارای اصل اکتودرمی است. کیسۀ آمنیوتیک. حفرۀ آتونی
یکی از پرده های کرۀ چشم مهره داران است که بین دو پردۀ دیگر قرار دارد و شامل رگهای خونی و مواد رنگین است. (از فرهنگ اصطلاحات علمی). طبقۀ عروقی رنگ دانه داری است که پنج ششم خلفی کرۀچشم را می پوشاند و ادامۀ آن در جلوی چشم، عنبیه نام دارد. این طبقه بین صلبیه از خارج و شبکیه از داخل قرار دارد و مانع عبور پرتوهای نور است. (از فرهنگ پزشکی تألیف مرندی). پرده ای است عروقی که بافت اصلیش از نسج ملتحمه است و در زیر پردۀ صلبیه قرار گرفته و بنابراین دومین طبقۀ کرۀ چشم را می سازد. در طبقۀ مشیمیه عروق دموی زیاد قرار دارد که به هم پیوندشده و شبکۀ شعریۀ درهمی را تشکیل میدهند. سایر قسمتهای چشم از این عروق تغذیه می کنند... در دو سطح مشیمیه دانه های ریز سیاهرنگی موجود است و بهمین جهت چشم بمنزلۀ اطاق تاریکخانه ای می ماند. (از فرهنگ فارسی معین). پردۀ رگی که روی سطح درونی نیام جای گرفته و در همه جا کلفتی آن یکسان نمی باشد. در عقب که نازکتر است مشیمیه نامیده می شود. و این پرده که در واقع غذا دهنده چشم می باشد دارای دانه های کوچک سیاهرنگی (رنگ دانه) است که چشم را به تاریک خانه کوچکی شبیه می کند. (از بیماری های چشم و درمان آن، تألیف باستان). قسمتی است که کاملاً عروقی بوده و 13 خلفی کرۀ چشم را در فاصله بین صلبیه (در خارج) و شبکیه (در داخل) اشغال می نماید و حد قدامی آن 6 تا 7 میلیمتر تا قرنیه فاصله دارد. سطح خارجی آن قهوه ای رنگ و مجاور سطح داخلی صلبیه می باشد و از آن به آسانی مجزا می گردد و بین این دو پرده نسج سلولی بنام تیغۀ نازک قرار دارد و از آن عروق چشم از پرده ای به پردۀ دیگر عبور می نماید. سطح داخلی سیاهرنگ و مجاور شبکیه بوده ولی باآن چسبندگی ندارد و در قسمت خلفی مشیمیه سوراخی است که از آن عصب باصره می گذرد که مجاور سوراخ نظیرش درروی صلبیه می باشد و به آن چسبندگی دارد. در طرف جلو، مشیمیه با منطقۀ مژگانی یکی شده و به شکل خط مدوری است بنام دایرۀ دندانه دار که فاصله آن تا قرنیه 6 تا 7 میلیمتر است. (از کالبدشناسی انسانی ص 238). - مشیمیۀ محیط جنین، کیسه ای که اطراف جنین را در انسان و حیوانات ذی فقار فرامی گیرد. این کیسه که بنام حفرۀ آمنیوتیک نیز موسوم است، جدارش دارای دو برگه است: برگۀ داخلی دارای اصل مزودرمی است، و برگۀ خارجی دارای اصل اکتودرمی است. کیسۀ آمنیوتیک. حفرۀ آتونی
از فرق غلات و مشبهۀ شیعه. از اصحاب زراره بن اعین می باشند و بهمین سبب زراریه هم نامیده می شوند. این فرقه علم و قدرت و حیات و سمع و بصر را برای خدای تعالی حادث می دانستند و در باب امامت نیز از واقفه بودند. (از خاندان نوبختی تألیف عباس اقبال ص 253)
از فرق غلات و مشبهۀ شیعه. از اصحاب زراره بن اعین می باشند و بهمین سبب زراریه هم نامیده می شوند. این فرقه علم و قدرت و حیات و سمع و بصر را برای خدای تعالی حادث می دانستند و در باب امامت نیز از واقفه بودند. (از خاندان نوبختی تألیف عباس اقبال ص 253)
میمنت در فارسی، شگون، فرخندگی، میمنه در فارسی (برانغار در مغولی)، راستگاه، میمنت، جانب راست میدان، جنگ میسره، واحدی ازلشکریان که درجانب راست میدان مستقر شوند، میسره: (صف هردو سپاه راست کردند میمنه و میسره و قلب جناح پیراسته) جمع میامین
میمنت در فارسی، شگون، فرخندگی، میمنه در فارسی (برانغار در مغولی)، راستگاه، میمنت، جانب راست میدان، جنگ میسره، واحدی ازلشکریان که درجانب راست میدان مستقر شوند، میسره: (صف هردو سپاه راست کردند میمنه و میسره و قلب جناح پیراسته) جمع میامین
سیا پردک پرده ایست عروقی که بافت اصلیش از نسج ملتحمه است و در زیر پرده صلیبه قرار گرفته و بنابراین دومین طبقه کره چشم را میسازد در طبقه مشیمیه عروق دموی زیاد قرار دارد که بهم پیوند شده و شبکه شعریه درهمی را تشکیل میدهند. سایر قسمتهای چشم از این عروق تغذیه میکنند و آن ضمنا موجب حفظ حرارت چشم نیز میشود. در دو سطح مشیمیه دانه های ریز سیاه رنگی موجود است. بهمین جهت چشم بمنزله اطاق تاریکی میماند. در اشخاص آلبینوس مشیمیه فاقد دانه های ریز سیاه رنگ است و بنابراین صورتی رنگ میباشد. بهمین جهت تصویر اشیا در چشم آنها وضع نیست پرده مشیمیه مشیمیه چشم. یا مشیمیه چشم. مشیمیه. یا مشیمیه خارجی جنین. کیسه ای که از خارج مشیمیه محیط جنین را فرا گرفته است. یامشیمیه محیط جنین. کیسه ای که اطراف جنین را در انسان و حیوانات ذی فقار فرا میگیرد. این کیسه که بنام حفره آمنیوتیک نیز موسوم است جدارش دارای دو برگه است: برگه داخلی دارای اصل مزودرمی است و برگه خارجی دارای اصل اکتودرمی است کیسه آمنیوتیک حفره آتونی
سیا پردک پرده ایست عروقی که بافت اصلیش از نسج ملتحمه است و در زیر پرده صلیبه قرار گرفته و بنابراین دومین طبقه کره چشم را میسازد در طبقه مشیمیه عروق دموی زیاد قرار دارد که بهم پیوند شده و شبکه شعریه درهمی را تشکیل میدهند. سایر قسمتهای چشم از این عروق تغذیه میکنند و آن ضمنا موجب حفظ حرارت چشم نیز میشود. در دو سطح مشیمیه دانه های ریز سیاه رنگی موجود است. بهمین جهت چشم بمنزله اطاق تاریکی میماند. در اشخاص آلبینوس مشیمیه فاقد دانه های ریز سیاه رنگ است و بنابراین صورتی رنگ میباشد. بهمین جهت تصویر اشیا در چشم آنها وضع نیست پرده مشیمیه مشیمیه چشم. یا مشیمیه چشم. مشیمیه. یا مشیمیه خارجی جنین. کیسه ای که از خارج مشیمیه محیط جنین را فرا گرفته است. یامشیمیه محیط جنین. کیسه ای که اطراف جنین را در انسان و حیوانات ذی فقار فرا میگیرد. این کیسه که بنام حفره آمنیوتیک نیز موسوم است جدارش دارای دو برگه است: برگه داخلی دارای اصل مزودرمی است و برگه خارجی دارای اصل اکتودرمی است کیسه آمنیوتیک حفره آتونی
پرده ای است عروقی که بافت اصلی اش از نسج ملتحمه است و در زیر پرده صلبیه قرار گرفته که دومین طبقه کره چشم را می سازد و شامل رگ های خونی و مواد رنگین است
پرده ای است عروقی که بافت اصلی اش از نسج ملتحمه است و در زیر پرده صلبیه قرار گرفته که دومین طبقه کره چشم را می سازد و شامل رگ های خونی و مواد رنگین است