- میعاد (پسرانه)
- محل قرارگاه، وعده گاه
معنی میعاد - جستجوی لغت در جدول جو
- میعاد
- جای وعده کردن، زمان وعده کردن، وعده گاه، میعادگاه
- میعاد
- وعده، با یکدیگر وعده کردن، وعده گاه
- میعاد
- وعده گاه، جای وعده، جمع مواعید
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
تولد، صورت دیگری از مهرداد، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلیران ایرانی زمان کیکاووس پادشاه کیانی
زادروز
دسیاد دادن (دسیاد وعده)، ترسیدن، ترساندن بیم دادن سهم دادن ترساندن
هنگام ولادت، روز تولد
تک تپه
زایش زاد روز زمان زاییده شدن هنگام ولادت روزتولد. یا میلادتر سایان. یامیلادمسیح. روز تولد عیسی مسیح. زمان ولادت، وقت زادن
بیم دادن، ترساندن
زمان تولد
رستاخیز
زنده شدن دوباره در عالم آخرت، عالم آخرت، جای بازگشت
برگردیدن، عود، بازگشتن، رد کردن
جای بازگشت، رستاخیز، آخر جهان
جای وعده وعده گاه: (با فریب دختر رابمیعادگاه کشانید. {توضیح} میعا {خود در عربی اسم مکانست مع هذا در تداول فارسی پسوند} گاه {بان ملحق کنند. (میقاتگاه معبدجای)
هما میعاد است و افزودن گاه بدان ناروا
وعده کردن: (به... مرو شاهجان... حامی نشانده بودند با سلاح و میعاد کرده که نیم شب هنگام مناجات حاضر شوند)