جدول جو
جدول جو

معنی میروک - جستجوی لغت در جدول جو

میروک
مورچه
تصویری از میروک
تصویر میروک
فرهنگ لغت هوشیار
میروک
مورک، مورچه
تصویری از میروک
تصویر میروک
فرهنگ فارسی معین
میروک
مورک، مور، مورچه، برای مثال چو میروک را بال گردد هزار / برآرد پر از گردش روزگار (عنصری - ۳۵۵)
تصویری از میروک
تصویر میروک
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متروک
تصویر متروک
به جاگذاشته شده، واگذاشته شده، واگذاشته
فرهنگ فارسی عمید
گذاشته شده، رها شده اپر ماندک باز مانده پس نهاده، رها شده هلیده (از هلیدن برابر با فرو گذاشتن و وا گذاشتن) ترک شده وا گذاشته. یا مال متروک. مالی که از میت باقی ماند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدروک
تصویر مدروک
دریافت شده، در رسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متروک
تصویر متروک
ترک شده، واگذاشته شده، باطل شده
فرهنگ فارسی معین
পরিত্যক্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از میرو
تصویر میرو
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران رستم هرمزان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی