- میروک
- مورچه
معنی میروک - جستجوی لغت در جدول جو
- میروک
- مورک، مورچه
- میروک
- مورک، مور، مورچه،
برای مثال چو میروک را بال گردد هزار / برآرد پر از گردش روزگار (عنصری - ۳۵۵)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به جاگذاشته شده، واگذاشته شده، واگذاشته
گذاشته شده، رها شده اپر ماندک باز مانده پس نهاده، رها شده هلیده (از هلیدن برابر با فرو گذاشتن و وا گذاشتن) ترک شده وا گذاشته. یا مال متروک. مالی که از میت باقی ماند
دریافت شده، در رسیده
ترک شده، واگذاشته شده، باطل شده
Deserted
deserto
verlassen
opuszczony
покинутый
покинутий
verlaten
desierto
désert
deserto
सुनसान
荒れ果てた
terkedilmiş
kilichoka
পরিত্যক্ত
متروک
خاويٌ