جدول جو
جدول جو

معنی میحاف - جستجوی لغت در جدول جو

میحاف
ناقه میحاف، ناقه ای که از خوابگاه خود نرود، (منتهی الارب، مادۀ وح ف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ تِ)
شتافتن، (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، پویانیدن ستور، (تاج المصادر بیهقی)، چوب بقم، شلمی است سرخ که از سقطری آورند و در تداوی جراحات بکار برند، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، درختی است که بدان جامه ها رنگ کنند یا نوعی از حنا، نام مرغی است، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
شتری که عادت آن سپل کشان رفتن باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). آن شتر که پای همی کشد در رفتن. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
میقف، چوبی که بدان دیگ را جنبش دهند و از جوشش باز دارند، (منتهی الارب، مادۀ وق ف) (از آنندراج)، چوبی که بدان دیگ را بر هم زنند تا از جوش و غلیان بازماند، (ناظم الاطباء)، و رجوع به میقف شود
لغت نامه دهخدا
تک تک و ازهم جدا، ج، مواحید، (ناظم الاطباء)، یک یک و فردفرد، ج، مواحید، (آنندراج) (از منتهی الارب، مادۀ وح د)
لغت نامه دهخدا
ناقه میجاف، کثیرهالوجیف، (اقرب الموارد) (المنجد)، و رجوع به وجیف شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از میحار
تصویر میحار
چوگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میحاد
تصویر میحاد
تک تپه
فرهنگ لغت هوشیار