جدول جو
جدول جو

معنی میارکلا - جستجوی لغت در جدول جو

میارکلا(کَ)
دهی است از دهستان راستوپی بخش سوادکوه شهرستان شاهی، واقع در 1/5هزارگزی شمال باختری پل سفید با 200 تن سکنه. آب آن از رودخانه و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ)
دهی از دهستان شهریاری بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری که در 44 هزارگزی جنوب خاوری بهشهر و شمال رود خانه نکا واقع است. منطقه ای است کوهستانی، سردسیر با 400 تن سکنه. آبش از چشمه سار و محصول آن غلات، ارزن، لبنیات، عسل است. و شغل مردمش زراعت، گله داری و تهیۀ زغال، راهش مالرو است. گله داران زمستان به حدود بندر گز میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3). در سفرنامۀ مازندران و استرآباد چ قاهره 1342 بخش انگلیسی ص 122 قریه ای است از دودانگۀ هزارجریب و در ترجمه فارسی کتاب این کلمه حذف شده و در فهرست نیز نیامده است
لغت نامه دهخدا
نام یکی از پادشاهان گوتی است که سه سال سلطنت کرده است، رجوع به گوتی و رجوع به تاریخ کرد تألیف رشید یاسمی ص 31 شود
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی است از دهستان بالاتجن بخش مرکزی شهرستان شاهی، واقع در 11هزارگزی جنوب باختری شاهی با 375 تن جمعیت. آب آن از نهر هتکه و رود خانه تالار و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش خمام شهرستان رشت، واقع در 8هزارگزی جنوب باختری خمام با 230 تن سکنه. آب آن ازرود خانه سفیدرود و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مُلْ لا کَ)
دهی از دهستان تالارپی است که در بخش مرکزی شهرستان شاهی واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کیا کَ)
یکی از دهستان های بخش مرکزی شهرستان شاهی است که در شمال غربی شاهی و مشرق شوسۀ شاهی به بابل واقع است. این دهستان از 30 آبادی تشکیل شده است و 9هزار تن سکنه دارد. مرکز دهستان قصبۀ کیاکلا وقراء مهم آن به شرح زیر است: سوخت آبندان، جدیدالاسلام، سنگ تاب، نجارکلا. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی از دهستان قشلاق کلارستاق است که در بخش چالوس شهرستان نوشهر واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از بخش چهاردانگه شهرستان ساری. سکنۀ آن 330 تن. آب آن از چشمه سار. راه آن ماشین رو. صنایع دستی زنان آنجا شال وکرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی از دهستان اسفیورد شورآب است که در بخش مرکزی شهرستان ساری واقع است و 470 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(زَ کَ)
دهی از دهستان کیاکلا است که در بخش مرکزی شهرستان شاهی واقع است و 360 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان اهلمرستاق بخش مرکزی شهرستان آمل در 5هزارگزی شمال باختری آمل و 3 هزارگزی باختر شوسۀ آمل به محمودآباد. دشت، معتدل مرطوب، مالاریائی و دارای 170 تن سکنه است. آب آن از چشمه آغوزکنی و رود خانه هراز تأمین می شود و محصول آنجا برنج، پنبه، کنف، غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان کارکنده بخش مرکزی شهرستان شاهی، واقع در 6هزارگزی جنوب خاوری جویبار با 445 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(نَجْجا کَ)
دهی است از دهستان قشلاق کلارستاق بخش چالوس شهرستان نوشهر، در 18 هزارگزی مغرب چالوس و 4 هزارگزی جنوب جادۀ چالوس به شهسوار در دشت معتدل مرطوبی واقع است و 150 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه سردآب رود و محصولش برنج و لبنیات و مرکبات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مَ حَلْ لَ)
دهی است از دهستان انور بخش مرکزی شهرستان شاهی، واقع در 13هزارگزی جنوب باختری شیرگاه با 300 تن جمعیت. آب آن از رود خانه کرسنگ و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(اَ کَ)
قصبه ای است از دهستان پازوار بخش بابلسر شهرستان بابل با 5000 تن سکنه. آب آن از رود خانه بابل و چاه. محصول آن پنبه، صیفی، غلات، سبزی، حبوب و کنجد است. در حدود 50 باب دکان و پاسگاه شهربانی و شعبه شهرداری و محضر رسمی مرکز حوزۀ آمار و مدرسه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(حَ دَ کَ)
دهی است از دهستان ببشۀ بخش مرکزی شهرستان بابل. در یک هزارگزی شوسۀ بابل و شاهی است. دارای 215 تن سکنه است. محصولاتش برنج، پنبه، کنف، پیاز، صیفی و غلات. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
دهی است از دهستان زانوس رستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 42هزارگزی جنوب نوشهر با 150 تن جمعیت. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(نَجْ جا کَ)
دهی است از دهستان کیاکلا از بخش مرکزی شهرستان شاهی، در 13 هزارگزی شمال غربی شاهی و یک هزارگزی جنوب راه شاهی به بابل، دردشت معتدل مرطوبی واقع است و 520 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه، محصولش برنج و پنبه و غلات و کنف و کنجدو ابریشم و باقلا و شغل اهالی زراعت و صید ماهی در رود خانه تالار است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
نام محلی کنار جادۀ تهران و شاهی میان چابکسر و خواهرخان در 281900 گزی تهران. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
از محله های قدیمی شهرستان بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان کیاکلای قائم شهر، از توابع کلارستاق واقع
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از دهستان چهاردانگه شهریاری بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دشت سر آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
از روستاهای شهرستان علی آبادکتول
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی در منطقه غرب گرگان
فرهنگ گویش مازندرانی
مبارکی، فرخندگی
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در کجور
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع ولوپی قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع لفور سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
خر مهره مهره ی گردنبند و دانه ی تسبیح
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع کیاکلای قائم شهر، از توابع دابوی جنوبی بخش مرکزی
فرهنگ گویش مازندرانی