جدول جو
جدول جو

معنی مکلاءه - جستجوی لغت در جدول جو

مکلاءه
(مَ لَ ءَ)
ارض مکلاءه، زمین بسیارگیاه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
با هم سخن گفتن، با یکدیگر گفتگو کردن
فرهنگ فارسی عمید
(مِ ءَ)
ابزاری که بدان سرمه در چشم می کشند. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس) ، ابزاری آهنین که بدان موی و چرک از روی ادیم دور می کنند. (ناظم الاطباء). رجوع به محلاه شود
لغت نامه دهخدا
(مَ مَ ءَ)
سماروغ زار. مکموءه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از آنندراج). و رجوع به مکموءه شود
لغت نامه دهخدا
(کُ ءَ)
درنگ و تأخیر و مهلت و نسیئه و بیعانه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : و مااعطیت فیه نسیئه من الدراهم فهی الکلاءه. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مِ ءَ)
هیئت پری. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مِ ءَ)
هیئت پر شدن. (منتهی الارب) (آنندراج). هیئت امتلاء. و گویند: هو حسن الملاءه، ای الامتلاء. (از اقرب الموارد) ، زحمت امتلای طعام وسیری. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مِ / مُ ءَ)
گرانی که از امتلا پدید آید. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ ءَ)
زکام. (بحر الجواهر) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب) (آنندراج). زکام از امتلاء. (از اقرب الموارد) ، سستی شتر از دیر بستگی بعدرفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ تَ)
ملأ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به ملأ شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
زکام زده گردیدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). زکام زده گردیدن از امتلاء. (از اقرب الموارد) ، توانگر مالدار و نیکومعامله گردیدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ملائت شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
جواب سئوال و گفت و شنیدها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملکانه
تصویر ملکانه
پادشاهانه، در خور شاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میلاوه
تصویر میلاوه
انعامی که به شاگرد حجره و دکان دهند شاگردانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
((مُ لَ مَ یا مِ))
با یکدیگر گفتگو کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میلاوه
تصویر میلاوه
((وِ))
شاگردانه، انعام، نوید، مژدگانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
Conversation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
Obtrusively
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
conversation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
de manière intrusive
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
opdringerig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
conversación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
intrusivamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
Unterhaltung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
gesprek
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
нав'язливо
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
intrusivamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
розмова
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
разговор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
навязчиво
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
rozmowa
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
natrętnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
aufdringlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
conversa
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
in modo invadente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی