جدول جو
جدول جو

معنی مکذبان - جستجوی لغت در جدول جو

مکذبان
(مَ ذَ)
سخت دروغزن. (مهذب الاسماء). دروغگوی. مکذبانه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مهربان
تصویر مهربان
(دخترانه)
دارای محبت و عاطفه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مرتبان
تصویر مرتبان
نوعی ظرف چینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهربان
تصویر مهربان
با مهر و محبت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرزبان
تصویر مرزبان
نگهبان یا مامور مرز، سرحددار، کنایه از حاکم قسمتی از کشور، برای مثال یکی روز مرد آرزومند نان / دگر روز بر کشوری مرزبان (فردوسی۲ - ۱۵۰۴)، در دورۀ ساسانیان، حاکم سرحدی، کنایه از نگهبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میزبان
تصویر میزبان
مهمان دار، در پزشکی جانداری که انگل از آن تغذیه می کند
فرهنگ فارسی عمید
(کُ)
دروغ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). کذبی ̍. (از اقرب الموارد). رجوع به کذبی ̍شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دروغگوی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مرد دروغگو. (ناظم الاطباء). کذّاب. کاذب. (از اقرب الموارد). رجوع به کاذب و کذاب شود
لغت نامه دهخدا
(مَ ذَ نَ)
رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از موبذان
تصویر موبذان
پارسی تازی گشته موبد موبدان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکزبان
تصویر یکزبان
متفق الکلمه متفق القول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهذبین
تصویر مهذبین
جمع مهذب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میزبان
تصویر میزبان
ضیافت کننده و میهمانی کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهربان
تصویر مهربان
با مهر، عاطف، بامحبت، صاحب مهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکرمان
تصویر مکرمان
جوانمرد، بخشنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کیذبان
تصویر کیذبان
دروغگو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکعبات
تصویر مکعبات
جمع مکعبه (مکعب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کذبان
تصویر کذبان
دروغگو دروغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکذبین
تصویر مکذبین
جمع مکذب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرزبان
تصویر مرزبان
حاکم ومیر سرحد، سرحد دار
فرهنگ لغت هوشیار
ظرف و کوزه گلی لعاب دار یا چینی دهن گشاد: ... با تمامی چینی آلات از لنگریهای بزرگ فغفوری و مرتبانها و بادیه ها ودیگر ظروف نفیسه غوری و فغفوری که در چینی خانه موجود بود وقف ژستانه متبرکه صفیه صفویه... فرموده
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته مرتبان چینی دهن ظرف و کوزه گلی لعاب دار یا چینی دهن گشاد: ... با تمامی چینی آلات از لنگریهای بزرگ فغفوری و مرتبانها و بادیه ها ودیگر ظروف نفیسه غوری و فغفوری که در چینی خانه موجود بود وقف ژستانه متبرکه صفیه صفویه... فرموده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرزبان
تصویر مرزبان
((مَ))
نگهبان مرز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میزبان
تصویر میزبان
کسی که از مهمان پذیرایی می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهربان
تصویر مهربان
((مِ))
با محبت، نیک اندیش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهربان
تصویر مهربان
Affectionate, Kind, Gracious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مهربان
تصویر مهربان
affectueux, gracieux, gentil
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مهربان
تصویر مهربان
afetuoso, gracioso, gentil
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مهربان
تصویر مهربان
czuły, uprzejmy, życzliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مهربان
تصویر مهربان
любящий , добрый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مهربان
تصویر مهربان
люблячий , люб'язний , добрий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مهربان
تصویر مهربان
liefdevol, vriendelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مهربان
تصویر مهربان
liebevoll, gütig, freundlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مهربان
تصویر مهربان
cariñoso, amable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مهربان
تصویر مهربان
affettuoso, cortese, gentile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی