جدول جو
جدول جو

معنی مکالمه - جستجوی لغت در جدول جو

مکالمه
با هم سخن گفتن، با یکدیگر گفتگو کردن
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
فرهنگ فارسی عمید
مکالمه
(مُ لَ مَ / لِ مِ)
مأخوذ از تازی، گفتگو و گفت و شنید و جواب سؤال و محاوره و مذاکره و گفتار. (ناظم الاطباء). مکالمه: به گاه آنکه شراب طرب افزای دماغها را گرم کرد مخدرۀ دهشت نقاب حیا از چهرۀ مکالمه و محاوره برانداخت. (سلجوقنامۀ ظهیری ص 27). فی الجمله زبان از مکالمۀ او درکشیدن قوت نداشتم. (گلستان). پس غبنی عظیم بود... که از مشاهدۀ پادشاه و مکالمۀ او و مطالعۀ بارگاه و نزلش محروم ماند. (مصباح الهدایه چ همایی ص 299). و رجوع به مکالمت و مکالمه شود.
- مکالمه کردن،با یکدیگر سخن گفتن. با همدیگر حرف زدن
لغت نامه دهخدا
مکالمه
(ظَ)
با کسی سخن گفتن. (تاج المصادر بیهقی). همدیگر را جواب دادن و سخن گفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مکالمه و مکالمت شود
لغت نامه دهخدا
مکالمه
جواب سئوال و گفت و شنیدها
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
فرهنگ لغت هوشیار
مکالمه
((مُ لَ مَ یا مِ))
با یکدیگر گفتگو کردن
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
فرهنگ فارسی معین
مکالمه
تکلم، صحبت، گفتگو، گفت وشنود، محاوره
متضاد: مکاتبه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مکالمه
محادثةً
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به عربی
مکالمه
Conversation
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مکالمه
conversation
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مکالمه
rozmowa
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به لهستانی
مکالمه
การสนทนา
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به تایلندی
مکالمه
conversa
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مکالمه
گفتگو
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به اردو
مکالمه
שִׂיחָה
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به عبری
مکالمه
mazungumzo
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مکالمه
разговор
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به روسی
مکالمه
会話
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مکالمه
对话
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به چینی
مکالمه
sohbet
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مکالمه
percakapan
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مکالمه
আলাপ
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به بنگالی
مکالمه
संवाद
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به هندی
مکالمه
conversazione
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مکالمه
conversación
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مکالمه
Unterhaltung
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به آلمانی
مکالمه
gesprek
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به هلندی
مکالمه
розмова
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مکالمه
대화
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مکاتمه
تصویر مکاتمه
راز را از کسی پنهان داشتن، دشمنی را مکتوم ساختن
فرهنگ فارسی عمید
(شِ)
با کسی حلم برزیدن. (المصادر زوزنی). با کسی دوستی برزیدن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مکالمت
تصویر مکالمت
سخن گفتن با یکدیگر، (اسم و مصدر) گفتگو: (وبگاه آنکه شراب طرب افزای دماغها را گرم کرد مخدره دهشت نقاب حیا از چهره مکالمه و محاوره بر انداخت) (سلجوقنامه ظهیری. چا. خاور. 27)، جمع مکالمات
فرهنگ لغت هوشیار
مکاتمه و مکاتمت در فارسی: نیک پوشاندن، راز پوشی نیک پوشاندن، سر خود را از کسی پنهان داشتن: (... گستاخ بمکالمت در آمد بی تحاشی و مکاتمت هر آنچ التماس بود و در لباس خضوع... عرض داد) (مرزبان نامه. تهران. . 1317 ص 172)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسالمه
تصویر مسالمه
مسالمت در فارسی: دو سترفتاری آشتی
فرهنگ لغت هوشیار
متالمه در فارسی مونث متالم: دردمند درد کشیده مونث متالم جمع متالمات
فرهنگ لغت هوشیار
گفتگو، دیالوگ
دیکشنری اردو به فارسی