- مُطَابِق
- مطابق، یکسان
معنی مُطَابِق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هم خوٰان، یکسان
پایداری، مداوم
پر تقاضا، مطالبه گر
تعقیب کننده، شکارچی
نوجوان
همراه نواز، امکانات رفاهی
مقابل، در مقابل، مقابل گر
فرارکننده، متناقض
موافق، موافقم، وفادار