- مُشَاهِد
- تماشاگر، بیننده
معنی مُشَاهِد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یکنواخت، خنثیٰ
تعقیب کننده، شکارچی
شرکت کننده
مساهم، مشارکت کننده
راهنما، دستیار، کمک کننده
نوجوان
مبارز، مجاهد
بینندگان، عموم بیننده