- موکت
- نوعی فرش که از الیاف مصنوعی بافته می شود
معنی موکت - جستجوی لغت در جدول جو
- موکت
- نوعی فرش کرکدار پشمی یا از الیاف پشم گونه که روی زمین قرار میدهند
- موکت ((مُ کِ))
- نوعی کف پوش درشت باف با پرز بلند یا کوتاه، فرشینه (واژه فرهنگستان)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شکوه
چندگاهه، گذرا، زودگذر
بدی، دشمکنی، خرما بن هندی
قوه، جاه، مرتبه، بزرگی
قطعۀ موسیقی برای آواز
گروه سواران یا پیادگان، عده ای سوار یا پیاده که در التزام رکاب پادشاه باشند
ساکت کننده، خاموش کننده
تاکید شده، محکم و استوار
کسی که برای خود وکیل معین کند
دوستی کردن، عشق و محبت، دوستی
پادشاهی، سلطنت، سرزمین پادشاهی
نمونۀ کوچکی از یک وسیله، ساختمان، اتومبیل و موارد دیگر که قبل از شروع پروژۀ ساخت، برای نمایش آن، تهیه می شود
کسی که کاری به او سپرده شده، کسی که عهده دار امری باشد، گماشته شده بر امری
مقابل دائم، دارای زمان محدود و معیّن، زمان محدود و معیّن
قوه و قدرت، جاه، مرتبه، بزرگواری، فر و شکوه، سلاح و تیزی آن، تیزی هر چیز
فرانسوی لوند شنگ
کارخانه و غیره که با چوب و مقوا سازند و تغییرات لازم را در آن نهند و سپس مطابق همان نمونه ساختمان را برآورند، کارگاه
مسجد: تو مشرف تری ز هر مردم همچو بیت الحر ز هر مزکت. (سوزنی رشیدی) یا مزکت آدینه. مسجد جمعه مسجد جامع: با چنین ماه چنین جشن بود همچو در مزکت آدینه سرای. (فرخی)
فرو نشان فرو نشاننده خاموش کننده خاموش کننده ساکت کننده
پادشاهی
وکیل گردانیده شده و گماشته شده
لاتینی کفک از گیاهان کفک. یا موکرها. کفکها
تاکید شده، استوار کرده شده
گروهی سواران، گروه سوار یا پیاده که در خدمت سلطان باشند
تعیین کننده وقت و ساعت، هنگام معین
مورد
دوستی و محبت و صداقت و رفاقت
آنجه جان ندارد، مردگان