جدول جو
جدول جو

معنی مومنه - جستجوی لغت در جدول جو

مومنه
مؤنث واژۀ مؤمن، متدین، با ایمان، از نام های خداوند، خطابی معترضانه به مردان، چهلمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای هشتادوپنج آیه
تصویری از مومنه
تصویر مومنه
فرهنگ فارسی عمید
مومنه
مومنه در فارسی مونث مومن بنگرید به مومن مونث مومن زنی که بخدا و رسول ایمان دارد، جمع مومنات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مثمنه
تصویر مثمنه
مثمنه در فارسی مونث مثمن بنگرید به مثمن مونث مثمن جمع مثمنات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزمنه
تصویر مزمنه
مزمنه در فارسی مونث مزمن کهنه مونث مزمن. مونث مزمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسمنه
تصویر مسمنه
مونث مسمن: فربه: زن
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی شبیه بانبری کوچک که بوسیله آن مو را از عضوی از بدن می کنند خار چینه منقاش
فرهنگ لغت هوشیار
میمنت در فارسی، شگون، فرخندگی، میمنه در فارسی (برانغار در مغولی)، راستگاه، میمنت، جانب راست میدان، جنگ میسره، واحدی ازلشکریان که درجانب راست میدان مستقر شوند، میسره: (صف هردو سپاه راست کردند میمنه و میسره و قلب جناح پیراسته) جمع میامین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موهنه
تصویر موهنه
مونث موهن
فرهنگ لغت هوشیار
مئونت موونت مونه در فارسی: ، بار و بنه پارسی ماهانه، هزینه، بار و بنه بار، رنج سختی مایحتاج معیشت چون نفقه و توشه سفر
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده باور داری گرویدگی مومن بودن ایمان داشتن: ... هر چند که به جهت مومنی فاضلتر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میمنه
تصویر میمنه
((مِ مَ نَ یا نِ))
طرف راست و سمت راست لشکر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میمنه
تصویر میمنه
برکت
جناح راست، طرف راست، مقابل میسره، جناح ایمن، برانغار، مشأمه، دست راست
در امور نظامی طرف راست میدان جنگ، سربازان طرف راست میدان جنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مونه
تصویر مونه
ایده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مومن
تصویر مومن
باورمند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مومن
تصویر مومن
متدین، با ایمان، از نام های خداوند، کنایه از خطابی معترضانه به مردان، چهلمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای هشتادوپنج آیه
فرهنگ فارسی عمید
باور دار گرویده کسی که بخدا و رسول ایمان آورده دارنده ایمان با ایمان برویده گرویده، جمع مومنون مومنین: اگر مومن بود او را رزق دهد در دنیا و مزد بزرگوار در آخرت. گرونده به خدای تعالی، قبول کننده شریعت، دیندار و متدین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مونه
تصویر مونه
((نِ))
خاصیت، خاصیت طبیعی چیزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مومن
تصویر مومن
Devout, Pious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
благочестивый
دیکشنری فارسی به روسی
благочестивий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
भक्त , धार्मिक
دیکشنری فارسی به هندی
ধর্মপ্রাণ , ধার্মিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
신실한 , 경건한
دیکشنری فارسی به کره ای
熱心な , 敬虔な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
דָּיוֹן , חסיד
دیکشنری فارسی به عبری