جدول جو
جدول جو

معنی موسایی - جستجوی لغت در جدول جو

موسایی
موسائی، منسوب به موسی، آنکه یا آنچه به حضرت موسی پیغمبر نسبت دارد، (از یادداشت مؤلف)، مانند موسی، همچون موسی: کار موسایی کردن، موسائی، یهودی و متدین به دین حضرت موسی، (ناظم الاطباء)، کلیمی، یهود، جهود، موسوی، اسرائیلی، بنی اسرائیل، آنکه پیرو دین حضرت موسی کلیم اﷲ است، (از یادداشت مؤلف)، و رجوع به یهودی و یهود و کلیمی شود
لغت نامه دهخدا
موسایی
تیره ای از ایل باوی کوه کیلویه از ایلات فارس، (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 88)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

موسایی، رجوع به موسایی شود، منسوب است به موسی که نسبت اجدادی است، (از الانساب سمعانی)، موسایی
لغت نامه دهخدا
(مَ / مُو)
مولا و سرور بودن. سروری و آقایی و بزرگی. (ناظم الاطباء) ، بندگی و بردگی. غلامی و چاکری و خدمتگزاری:
این دو طفل هندو از بام دماغ
بر در صدرش به مولایی فرست.
خاقانی.
به جوش آمد سخن در کام هرکس
به مولایی برآمد نام هرکس.
نظامی.
از عرب تا عجم به مولایی
سر فشانیم اگر بفرمایی.
نظامی.
شده شغلم به کشورآرایی
حلقه در گوش من به مولایی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از بویایی
تصویر بویایی
شامه، یکی از حواس پنجگانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بودایی
تصویر بودایی
پیرو آیین بودا. یا دین بودایی. دین منسوب به بودا
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به مولا (مولی)، قسمی از بهترین اقسام برنج که در گیلان بعمل آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سودایی
تصویر سودایی
تجاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترسایی
تصویر ترسایی
مسیحی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رسوایی
تصویر رسوایی
افتضاح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روسازی
تصویر روسازی
جعل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویایی
تصویر رویایی
مواجهه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
الرّؤساء
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
Chieftainship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
chefferie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نوعی برنج خزری
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
вождизм
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
প্রধানের পদ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
вождизм
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
سرداری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
uongozi wa kiongozi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
ผู้นำเผ่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
przywództwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
aşiret liderliği
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
추장직
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
Häuptlingschaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
שליט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
kepemimpinan suku
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
प्रधानता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
stamhoofdschap
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
jefatura
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
capitanato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
chefia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
酋长身份
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از روسایی
تصویر روسایی
酋長職
دیکشنری فارسی به ژاپنی