جدول جو
جدول جو

معنی موزیگانچی - جستجوی لغت در جدول جو

موزیگانچی
موزیکانچی، (ناظم الاطباء)، رجوع به موزیکانچی شود
لغت نامه دهخدا
موزیگانچی
مقایسه شود با مزقانچی موزیک چی: (دسته های موزیکانچی توپخانه زنبور کخانه) (سفرنامه ناصر الدین شاه بمشهد. 7)
تصویری از موزیگانچی
تصویر موزیگانچی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

موزیگانچی، آنکه موزیکان می نوازد، (ناظم الاطباء)، آنکه سرود نوازد، (آنندراج)، سربازی که پیشۀ وی نواختن موزیکان است، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
موزغانچی. موزقانچی
لغت نامه دهخدا
(مُ)
موزگانچی. موزیکانچی. موزغانچی. موزیکچی. آنکه موزغان می نوازد. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به موزغانچی و موزیکانچی شود
لغت نامه دهخدا
(مُ)
سردستۀ موزیک نظامی. رئیس رستۀموزیک در ارتش. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به موزیکانچی شود، موسیقی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
موزیکان، آلات و ادوات موزیک، (ناظم الاطباء)، و رجوع به موزیکان شود
لغت نامه دهخدا
موزیگانچی موزیک چی بنگرید به موزقانچی مقایسه شود با مزقانچی موزیک چی: (دسته های موزیکانچی توپخانه زنبور کخانه) (سفرنامه ناصر الدین شاه بمشهد. 7)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موز قانچی
تصویر موز قانچی
مزقانچی: (از نو موزقانچیان محشر باد در گلو انداختند) (جمال زاده. شیخ و فاحشه . سخن 7: 4 ص 533)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موزقانچی
تصویر موزقانچی
خنیا گر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موزیگان
تصویر موزیگان
موسیقی: (بیکبار صدای کوس و کرنا و سنج و نقاره و موزیکان بر فلک بلند شد) (امیر ارسلان. چا. محجوب. جیبی 138)
فرهنگ لغت هوشیار