جدول جو
جدول جو

معنی موزیسین - جستجوی لغت در جدول جو

موزیسین
کسی که در موسیقی دارای تخصص است و حرفه ای به آن مشغول است
تصویری از موزیسین
تصویر موزیسین
فرهنگ فارسی عمید
موزیسین
فرانسوی خنیا گر نوازنده خنیادان موسیقی دان نوازنده. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار
موزیسین
((یَ))
کسی که در ساخت یا رهبری یا اجرای موسیقی به خصوص موسیقی سازی تبحر داشته باشد، موسیقی دان (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
موزیسین
((یِ))
موسیقی دان، نوازنده
تصویری از موزیسین
تصویر موزیسین
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فیزیسین
تصویر فیزیسین
فیزیک دان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موزیگان
تصویر موزیگان
موسیقی: (بیکبار صدای کوس و کرنا و سنج و نقاره و موزیکان بر فلک بلند شد) (امیر ارسلان. چا. محجوب. جیبی 138)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موزیکان
تصویر موزیکان
ترکی از یونانی خنیا نوا موسیقی: (بیکبار صدای کوس و کرنا و سنج و نقاره و موزیکان بر فلک بلند شد) (امیر ارسلان. چا. محجوب. جیبی 138)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موسسین
تصویر موسسین
جمع موسس درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موزعین
تصویر موزعین
جمع موزع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مویدین
تصویر مویدین
جمع موید. در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مویین
تصویر مویین
ظریف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مویین
تصویر مویین
منسوب به مو، آنچه از موی بافته و ساخته شده مویینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مویین
تصویر مویین
ساخته شده و تابیده شده از مو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مویین
تصویر مویین
ساخته شده از موی
فرهنگ فارسی عمید