جدول جو
جدول جو

معنی مواجهه - جستجوی لغت در جدول جو

مواجهه
رویاروی شدن، رو به رو شدن با کسی
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
فرهنگ فارسی عمید
مواجهه
(عَ لَ)
روبارویی کردن. (منتهی الارب). روباروی شدن با کسی و قرار دادن روی خود را با روی آن. (ناظم الاطباء). با هم روبرو شدن. (غیاث) روبارو شدن. (آنندراج). مقابله. (المصادر زوزنی). روی به روی کسی قرار دادن. (از اقرب الموارد). و رجوع به مواجهه شود
لغت نامه دهخدا
مواجهه
مواجهه و مواجهت در فارسی دچاری رو با رویی روبرو شدن با کسی روباروی گردیدن، روبارویی
فرهنگ لغت هوشیار
مواجهه
((مُ جَ هَ یا جِ هِ))
روبرو شدن
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
فرهنگ فارسی معین
مواجهه
رودررویی، رویایی
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
فرهنگ واژه فارسی سره
مواجهه
تلاقی، رویارویی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مواجهه
التّعرّض
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به عربی
مواجهه
Confrontation
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مواجهه
confrontation
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مواجهه
مقابلہ
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به اردو
مواجهه
confrontação
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مواجهه
konfrontacja
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به لهستانی
مواجهه
конфронтация
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به روسی
مواجهه
конфронтація
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مواجهه
confrontatie
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به هلندی
مواجهه
Konfrontation
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به آلمانی
مواجهه
การเผชิญหน้า
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به تایلندی
مواجهه
confronto
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مواجهه
kukutana
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مواجهه
התמודדות
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به عبری
مواجهه
対決
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مواجهه
对抗
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به چینی
مواجهه
대결
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به کره ای
مواجهه
confrontación
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مواجهه
konfrontasi
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مواجهه
সংঘর্ষ
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به بنگالی
مواجهه
टकराव
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به هندی
مواجهه
karşılaşma
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ جِ رَ)
زن تن فروش. مؤاجر. رجوع به مواجر شود
لغت نامه دهخدا
(عُ)
نبرد کردن کسی را در ترسیدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر)
لغت نامه دهخدا
(مُ جَ /جِ هََ)
مواجهه. روبارویی و مقابلی ومقابله. (ناظم الاطباء). و رجوع به مواجه و مواجهه شود، مقابلۀ دو کوکب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بِ مُ جَ / جِ هََ / هَِ)
مرکّب از: ب + مواجهه، حضوراً. روبرو. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نُ مُوو / مُوْ تَ)
به طور روبارویی. (ناظم الاطباء). رودررویی. رویارویی. در حال روبروشدگی: پس میثاقی که... مواجههً و مشافههً بر زبان راندند. (تاریخ غازانی ص 54)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مواجهت
تصویر مواجهت
روبرو شدن با کسی روباروی گردیدن، روبارویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمواجهه
تصویر بمواجهه
حضوراً، روبرو
فرهنگ لغت هوشیار