- مهندسی (مُ هََ دِ)
شغل و حرفۀ مهندس. رجوع به مهندس شود
معنی مهندسی - جستجوی لغت در جدول جو
- مهندسی
کارشناسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که در پاره ای از علوم و فنون مانند راه سازی، معماری، کشاورزی یا ساختن کارخانه ها و ماشین ها تحصیلات عالی کرده و متخصص شده باشد، اندازه گیرنده
جمع مهندس، از ریشه پارسی هنداگران هنداچگران هندسه دانان جمع مهندس در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : (طبقه مهندسین)
پارسی تازی گشته هندچکی هندسی منسوب به هندسه. یا اشکال هندسی. شکلهایی که درعلم هندسه ازآنها بحث شود مانند: مثلث مربع مربع مستطیل لوزی ذوزنقه کثیرالاضلاع دایره: و اما فایده آنک دایره را از میان دیگر اشکال هندسی برگزیدند و موضع بحور گردانید آنست
((مُ هَ دِ))
فرهنگ فارسی معین
دانا به علم هندسه، عالم هندسه، کسی که فارغ التحصیل رشته هایی مانند معماری، برق و... باشد
