جدول جو
جدول جو

معنی مهمون - جستجوی لغت در جدول جو

مهمون
مهمان
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مأمون
تصویر مأمون
(پسرانه)
ایمن، در امان، معتمد، امین، نام پسر هارون الرشید از خلفای بنی عباس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
تم (Theme) مضمون یا درون مایه به معنی موضوع یا محور اصلی یک اثر هنری، ادبی یا فیلم است که ایده های اصلی و پیام های مرکزی آن را منعکس می کند. مضمون می تواند مفاهیم گسترده ای را در بر گیرد و به شکلی معنادار و عمیق در اثر هنری یا ادبی جای گرفته باشد. این مفاهیم می توانند شامل احساسات، ایده ها، اخلاقیات، یا موضوعات اجتماعی باشند.
مثال هایی از مضمون ها در آثار هنری و ادبی:
1. عشق : مضمون عشق در بسیاری از داستان ها، شعرها و فیلم ها دیده می شود، مانند `رومئو و ژولیت` اثر ویلیام شکسپیر.
2. قدرت و فساد : مضمون قدرت و فساد در داستان ها و فیلم هایی که به بررسی تاثیر قدرت بر افراد و جامعه می پردازند، مانند `ارباب حلقه ها` اثر جی.آر.آر. تالکین.
3. مبارزه برای آزادی : مضمون مبارزه برای آزادی در آثار ادبی و سینمایی که به تلاش های افراد یا گروه ها برای رسیدن به آزادی و عدالت می پردازند، مانند `12 سال بردگی` یا `رستگاری در شاوشنک`.
4. هویت و خودشناسی : مضمون هویت و خودشناسی در داستان ها و فیلم هایی که به بررسی فرآیند شناخت و قبول خود می پردازند، مانند `زندگی پی` اثر یان مارتل.
5. تضادهای اخلاقی : مضمون تضادهای اخلاقی در آثاری که به بررسی انتخاب های دشوار و مسائل اخلاقی پیچیده می پردازند، مانند `جنایت و مکافات` اثر فئودور داستایوفسکی.
ویژگی های یک مضمون:
1. عمق و پیچیدگی : مضمون ها به طور معمول دارای عمق و پیچیدگی هستند و به بررسی مسائل اساسی زندگی می پردازند.
2. ارتباط با مخاطب : مضمون ها باید به گونه ای باشند که مخاطب بتواند با آن ها ارتباط برقرار کند و احساسات و تجربیات خود را درک کند.
3. انسجام در اثر : مضمون باید به طور مداوم در سراسر اثر حضور داشته باشد و با عناصر دیگر داستان یا اثر هنری هماهنگ باشد.
4. انعکاس ارزش ها و باورها : مضمون ها معمولاً ارزش ها، باورها و تجربیات نویسنده یا هنرمند را منعکس می کنند.
مضمون ها جزء اساسی هر اثر هنری و ادبی هستند و به آن عمق و معنای بیشتری می بخشند.
موضوع، طرح، پیام، مفهوم، دیدگاه اجتماعی یا حال و هوایی کلی که بر یک اثر هنری حاکم است
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از مهموم
تصویر مهموم
اندوهگین، دلتنگ
فرهنگ فارسی عمید
پستانداری پشمالو و شبیه انسان با دست های بلند که معمولاً روی درختان زندگی می کند، بوزینه، بوزنه، بوزنینه، پوزینه، حمدونه، پهنانه، مهنانه، چز، کپی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مامون
تصویر مامون
درامان، زنهارداده شده، امین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میمون
تصویر میمون
دارای یمن و برکت، مبارک، خجسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
آنچه از کلامی مفهوم شود، موضوع کلام، معنی، مطلب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهموز
تصویر مهموز
کلمه ای که یکی از حروف اصلی آن همزه باشد، همزه دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهمان
تصویر مهمان
کسی که به خانۀ کس دیگر می رود و در آنجا از او پذیرایی می کنند، کسی که در هتل، مهمان خانه، مسافرخانه و مانند آن اقامت دارد، کسی که موقتاً و یا بدون دریافت و پرداخت پول به کاری می پردازد مثلاً دانشجوی مهمان، بازیگر مهمان، استاد مهمان، در ورزش ویژگی تیمی که در خانۀ تیم حریف بازی می کند
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند، واقع در 7هزارگزی شمال خاوری قاین و یک هزارگزی خاور راه اتومبیل رو قاین به رشخوار. دارای 140 تن سکنه. آبش از قنات و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مهموم
تصویر مهموم
محزون، دلتنگ، حزین، غمنده
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که بر دیگری وارد شود و از او با طعام و دیگر وسائل پذیرائی کنند
فرهنگ لغت هوشیار
همزه دار در پارسی همزه (ا) برابر و جایی ندارد، آکیده آکناک کلمه ای که در حروف اصلی همزه باشد همزه دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میمون
تصویر میمون
مبارک، دارای یمن و برکت، خجسته
فرهنگ لغت هوشیار
پذیرفتار گشته، متعهد شده، در میان گرفته شده، آنچه از کلامی مفهوم شده
فرهنگ لغت هوشیار
امانت دار، معتمد علیه، زنهار داده زنهار یافته در پناه مرزنگوش وحشی را گویند که بنام فودنج جبلی و پودنه کوهی وصعتر الحمام نیز موسوم است. زنهار داده امان داده شده درامان: جان و مال اتباع خارجه بتضمین خاک ایران مامون و محفوظ است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
((مَ))
در میان گرفته شده، معنی، مفهوم، مطلب، جمع مضامین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میمون
تصویر میمون
بوزینه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میمون
تصویر میمون
((مِ))
فرخنده، خجسته، جمع میامن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهموم
تصویر مهموم
((مَ))
اندوهگین، غمگین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهموز
تصویر مهموز
((مَ))
کلمه ای که یکی از حروف اصلی آن همزه باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهمان
تصویر مهمان
کسی که به خانه کسی دیگر برود و پذیرایی شود، آن که از سوی دیگری دعوت می شود و مورد پذیرایی قرار می گیرد، ویژگی آن که به طور موقت در یک فعالیت، بازی و مانند آن ها شرکت می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مأمون
تصویر مأمون
((مَ))
در امان، زنهار داده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
درونمایه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از میمون
تصویر میمون
خجسته، همایون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
Gist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
essence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
essência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
Kern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
sedno
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
суть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
суть
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
essentie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
esencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی