- مهرگان (دخترانه)
- مهربانی، منسوب به ماه مهر، جشنی به همین نام که ایرانیان باستان در پانزدهمین روز مهر برگزار می کردند و در آن روز از دوستان صمیمی خود قدر دانی می نمودند
معنی مهرگان - جستجوی لغت در جدول جو
- مهرگان
- ماه مهر، کنایه از پاییز، روز شانزدهم از هر ماه خورشیدی، در آیین زردشتی جشن باستانی که پارسیان از روز ۱۶ تا ۲۱ مهرماه برپا می کردند،
برای مثال مهرگان نو درآمد بس مبارک مهرگان / فال سعد آورد و روز فرخ و بخت جوان (ازرقی - ۷۲)
- مهرگان
- مهر محبت پیوستن، نام روز شانزدهم از هر ماه میباشد
- مهرگان ((مِ))
- جشنی که ایرانیان در روز شانزدهم ماه مهر برگزار می کنند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مهرگان، در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو نو کردی نوای مهرگانی / ببردی هوش خلق از مهربانی (نظامی۱۴ - ۱۸۰)
نوایی است از موسیقی قدیم
خزانی، پاییزی
نام لحن بیست و پنجم باربد
جشن مهرگان، جشن
با مهر، عاطف، بامحبت، صاحب مهر
با مهر و محبت
Affectionate, Kind, Gracious
afetuoso, gracioso, gentil
czuły, uprzejmy, życzliwy
любящий , добрый
люблячий , люб'язний , добрий
liefdevol, vriendelijk
liebevoll, gütig, freundlich
cariñoso, amable
affectueux, gracieux, gentil
affettuoso, cortese, gentile
स्नेही , दयालु
স্নেহপূর্ণ , সদয় , দয়ালু
penyayang, baik hati
sevecen, nazik, kibar
다정한 , 친절한
mwenye upendo, mpole, mkarimu
亲切的 , 和蔼的 , 善良的
愛情深い , 親切な , 優しい
אוהב , אדיב , אדיב
มีความรัก , ใจดี , ใจดี
محبٌّ , كريمٌ , طيّبٌ